والعادیات

سوگند به نفسهای اسب مجاهدان

والعادیات

سوگند به نفسهای اسب مجاهدان

عمره باشد یا نباشد؟

باید دید کسانی که در واکنش به اقدامات عربستان، بر طبل تعطیلی حج و یا حداقل تعطیلی عمره می کوبند چه کسانی هستند!!!

آیا معتقدین به دین و علاقمندان به سرنوشت اسلام هستند یا از جمله ی بی تفاوتان به سرنوشت مسلمین و  شاید هم از معتقدین به استیلای نکبت اعراب از طریق صدور اسلام به ایران می باشند!!!!

من به عمره مشرف نشده ام اما می دانم که یکی از فلسفه های حج، اعتلای نمادهای دیانت و مانور قدرت و اتحاد دین خداست. همانطور که زیارت اربعین در این سالها نمادی از محوریت سیدالشهدا در معنویت و مبارزه شد.

ترجیح میدم در باره ی کسانی که مکرر در مکرر به زیارت عتبات مقدسه یا حج و عمره مشرف می شوند نظری ندهم و جانب احتیاط را نزد خدا و اهل بیت نگاه دارم اما ترجیح می دهم که به عنوان یک دانشجوی کوچک در حوزه ی روابط راهبردی به تعطیلی حج یا عمره توسط ایرانیان مسلمان نگاه کنم.

اولا اعراب نه به خاطر صرف شیعه بودن ما، بلکه به خاطر جبر ژئوپلیتیک در یک رقابت راهبردی با ما قرار گرفته اند. امیراسدالله علم در خاطرات خود اشاره می کند که پس از انعقاد قرارداد الجزایر بین شاه و صدام که عملاً عراق یک سرکوب ژئوپلیتیک توسط ایران را بر خود پذیرفت،  شاه نمی توانست ترس خود را از خصم مقابل مخفی کند و معتقد بود این اعراب هرگاه دستشان برسد سبیل ما را دود خواهند داد.

اصولا تشکیل سازمان کنفرانس اسلامی توسط دولتهای عربی به این خاطر بود که با اسرائیل و نفوذ آن مقابله شود و البته ریشه ی این مبارزه نمایی، تقابل با شاه بعنوان متحد آمریکا و به تبع، اسرائیل بود، 

اما با پیروزی انقلاب اسلامی و شروع رسمی مبارزه ی ایران با اسرائیل، سازمان کنفرانس اسلامی نه فقط در مسیر مبارزه با اسرائیل همراه ایران نشد، بلکه ضمن پذیرش ایران در سازمان کنفرانس اسلامی با تعریف جدیدی از فعالیتهای خود، برنامه های مهار ایران را از طریق شورای همکاری خلیج فارس در ورژنی جدید دنبال کرد. 

پس ما هر دینی هم داشته باشیم و هر دولتی که بر سر کار باشد، با کشورهای عربی دچار رقابتهای سینه به سینه خواهیم ماند. 

ثانیا تجربه ی تاریخی یکی از اصول نظریه پردازی برای یک مدل سیاست خارجی است. تعطیلی چندساله ی حج توسط ایران پس از واقعه ی برائت از مشرکین نتوانست برگ برنده ای در دست ایران به منظور افزایش قدرت در برابر عربستان باشد. آنچه که ایران را در برابر عربستان به نقطه ی ماکزیمم اقتدار می رساند، دستیابی به ابزارهای نظامی و اقتصادی قدرت در یک پهنه ی درست و صحیح ژئواستراتژیک است. 

از آنجا که عربستان یک شبه جزیره است، ایران در صورت توسعه ی راهبردهای دریایی می تواند اقدام به موازنه ی قوا با این کشور در زمینه ی جغرافیای سیاسی نماید. 

ثالثا اعراب بواسطه ی داشتن دین مشترک با گستره ی وسیع اهل سنت، همواره ایرانیان را مجوس، شیعیان رافضی، دارای قرآنی متفاوت از قرآن پیامبر، معتقد به الوهیت ائمه اهل بیت و بی تفاوت به توحید معرفی کرده اند. 

امروز هم اعراب در صورت تعطیلی طولانی مدت حج عمره ـ که احتمالا به تعطیلی حج تمتع هم منجر می شود ـ بر این طبل سیاه نمایی بیشتر خواهند کوبید که تبلیغات سنگین آنان با توجه به ضعف مفرط رسانه های ما اثربخش تر خواهد شد. ما هنوز ملت خود را با رسانه های داخلی نمی توانیم به درستی اقناع کنیم پس قطعا توان رقابت با شبکه هایی چون الجزیره و امثال آن نخواهیم داشت. 

این تعطیلی احتمالی می تواند بر شدت گرفتن تنشهای قومیتی در کشور هم اضافه کند. اهل سنت به شدت تحت امواج تبلیغات عربستان و وهابیت هستند و معلوم هم نیست چقدر تأثیر پذیرفته اند.

جوانانی از اهل سنت ایران به ممنوعیت فروش کتب ابن تیمیه در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران انتقاد می کنند و جالب اینکه واجب ندانستن عمره توسط شیعه را به نوعی رد آیه ی قرآن در این خصوص می دانند. 

پس باید دید کسانی که مجموع سبد تحریم کنندگان عمره را تشکیل میدهند، هریک به چه هدفی این شعار را می دهند و در صورت تحریم، به چه منفعتی اعم از مادی و معنوی می رسند.

قطعا آنان که اسلام را یک دین تازی و هجوم آور به تمدن ایران معرفی میکنند در صورت تعطیلی عمره به قوت بیشتری در اندیشه های اسلام ستیز خود نائل خواهند آمد. 


پاکستان پشت سر عربستان

اوج روابط حسنه ی منطقه ای با همسایگان....
نواز شریف نخست وزیر پاکستان:
«هر نوع تهدیدی نسبت به عربستان سعودی، پاسخ محکم پاکستان را در بر خواهد داشت».
رونوشت: 
ــ دلقک هایی که سیاست تنش زدایی و روابط حسنه با کل همسایگان را بعنوان یک سیاست اعلانی، راه حل همه ی دردهای سیاست خارجی ایران می خواندند و می خوانند بدون اینکه درک کنند ستون فقرات روابط راهبردی در نظام بین الملل را قدرت تشکیل می دهد.

یکی از ابعاد حمله عربستان به یمن

حمله ی ریاض به عدن از جنبه های متعدد قابل تحلیل است. همانطور که همه ی پدیده های سیاسی در بیش از یک جنبه قابلیت تحلیل دارند. پدیده های سیاسی هم مانند سایر مفاهیم منتشر در علوم اجتماعی دارای جنبه های متعدد هستند زیرا انسان دارای جوانب متعدد است.

یکی از جنبه های قابل تأمل در حمله ی مستقیم عربستان به یمن، دست و پنجه نرم کردن سعودی ها با ایران است. البته این دست و پنجه نرم کردن نماد تقابل دو مکتب و اندیشه نیز هست زیرا ایران نماد اندیشه ی تشیع و عربستان نماد اندیشه ی التقاطی وهابیت یا بقول خودشان سلفیت است. هرچند هویت قومی عرب را نیز چاشنی این نماد ساخته است. به همین دلیل توانسته با ابزار اتحادیه ی عرب موافقت سایر دولتها را همراه خود کند.

دقیقا همانطور که ایران در تقابل حزب الله لبنان با اسرائیل به صهیونیستها اثبات کرد که قدرت اصلی پشت سر حزب الله توان بالایی در مقابله با تل آویو دارد، امروز هم ریاض می خواهد به ایران نشان دهد که توان مقابله با تهدیدات نیروهای نزدیک به تهران را داراست. او میخواهد از طرح احتمالی مهار که ایران با استفاده از نیروهای فرودولتی برای عربستان مهیا کرده بیرون برود.

عربستان البته در حملات هوایی به یمن میخواهد افکار عمومی کشور خود و متحدان عرب و نیز تفکرات نزدیک به سلفیت در سراسر دنیا را نیز اقناع نماید. وقتی ایران می تواند با حملات هوایی آزادانه و متعدد مواضع داعش را بکوبد و در نبرد آمرلی یا جفرالصخر ضربات اساسی به سلفیت وارد کند بدون آنکه دنیا به آن حملات خرده ای بگیرند، برای عربستان افت پرستیژ خواهد داشت که نتواند این حملات را در قبال شبه نظامیان شیعه تلافی کند. این تلافی می تواند به موازنه ی قوا در خاورمیانه کمک کند و غالباً هم نتیجه ی موازنه ی قوا حاکم شدن ثبات است. این فرصت را البته خواسته یا ناخواسته انصار الله در اختیار عربستان قرار داده است. عربستان هم می کوشد با یک ساختار مشروع و حقوقی به حملات خود ادامه دهد.

این البته یک جنبه است که در یک واقعه ی سیاسی مورد کاوش نظری قرار می گیرد.




فرق ما و آمریکایی ها

فرق ایران و آمریکا در این است که در اخبار عمومی شبکه های آمریکایی، مسائل سیاسی کشورشان توسط کارشناسانی در حد جان مرشایمر و استفن والت تحلیل می شود و مجری برنامه های سیاسی کسانی در حد فرید زکریا به عنوان یکی از چهره های مکتب رئالیسم تهاجمی هستند اما در خصوص اجرای سیاست خارجی این کشور نظر مردم خواسته و سنجیده می شود و نهایتاً بر اساس نظرخواهی از مردم با موقعیت راهبردی دیگر کشورها تعامل می شود.

در نقطه ی مقابل اخبار عمومی ایران برای مسائل سیاسی کشور مثل مذاکرات سنگین و دقیق هسته ای، دوربین صداوسیما را بین مردم میبرد و هرکس نظری میدهد و حتی یک کارشناس نامدار و یک استاد برجسته ی دانشگاه برای ابراز نظر وارد قاب دوربین نمی شود اما وقت اجرای سیاست خارجی بجای نظرخواهی عمومی از مردم به نظرات محفلی حاکمان در قدرت رجوع می گردد.

چرا راه براه کارشناس منطقه ای برای تحلیل یمن و جیبوتی و اردن و اوکراین داریم و به رسانه دعوت می کنیم اما کارشناس برجسته در خصوص مسائل هسته ای در یک برنامه زنده به مردم نشان نمی دهیم؟

پس ازین ببعد هم بجای این همه برنامه ی سلامت و کارشناسان و متخصصان جور واجور پزشکی و سلامت، بین مردم برویم و نظرشان را درباره ی مثلا سرطان یا شیرمادر جویا شویم. 

مردم برای سرنوشت کشورشان بقدر سلامتی و پزشکی ارزش قائل نیستند؟ یا از نظر سیاستمداران کشور ما اصلاً سیاست امری علمی و کارشناسی نیست، بلکه موهبتی الهی است که خدا به عده ای مرحمت کرده است؟؟؟؟

البته راست هم گفته اند که خلایق هر چه لایق........



دیپلماسی مهار؟

ظاهراً دیپلماسی اسرائیل از دیپلماسی  بیم و امید ببخشید تدبیر و امید، قوی تر و حساب شده تره

در مساله ی پرونده ی هسته ای

اسرائیل انگار برنامه ی ژئواستراتژیک مناسب تری جهت مهار ایران تدوین کرده تا دولت ما برای مهار اسرائیل.......

............

این جملات سیاسی رو هم گفتیم فردا امثال آقای رحیم پور ازغدی نیان فحش مال کننمون بگن اینا روضه و عزاداری رو بدون سیاست میخوان و از هدف عزای اهل بیت بی خبرند!!!!