والعادیات

سوگند به نفسهای اسب مجاهدان

والعادیات

سوگند به نفسهای اسب مجاهدان

نهضت ادب

بخاطر مطلبی که در نقد فتوای مجاز بودن مرجع تقلید شدن بانوان از موسوی بجنوردی نوشته بودم، مورد الطاف یکی از دوستان سابق آن آقا در فضای مجازی قرار گرفتم! پیرمردی که ظاهراً زاده ی نجف است.  

 

عیناً مطلبی که در جامعه ی مجازی نوشتم و سخن لطیف آن پیرمرد سالخورده را برای خوانندگان والعادیات می گذارم.

مرحمت های یکی از یاران سیدحسن خمینی و از دوستان موسوی بجنوردی (پدر زن این آقازاده) در حق این بنده ی کمترین، ان شاء الله أجرمان نزد خداوند :

"عجیب و تازه است . چماق دارها نیز وارد معرکه فیسبوک شده اند.  
ولی نفهمیده اند که اینجا جولانگاه منطق واستدلال است... ، نه هرزه گوئی ، بی ادبی وجسارت به دین مردم.  
این نا معلم {بنده را می فرمایند} هنوز غوره است . متاسفانه سرکه نخواهد شد وچون شراب نجس ، همه را الوده خواهدکرد. 
 ای نا معلم {بنده را می فرمایند} تورا چه به حرف علمی ومستدل . 
 خودت را معرفی کن تا بگویم ابشخورد از کجا است. کی تورا تغذیه میکند..  
مردک مگر برای تو وخطاب به تو نوشته بودم که گفتی حرفهایم پرت وپلاست.  
ای نامعلم بی ریش وبی ریشه کجا حسن خمینی در کاخ زندگی میکند؟ کجا کاخ چند هکتاری درشمال دارد. 
 مردک انکه بر صندلی نشسته است ، هم فقیه وورع است وهم نوه مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی. تو وزعمایت را چه نسبت بااین افراد . 
 انکه پائین نشسته است ، فقیه ونوه مردی است که درییش از هزار سال اخیر ، جهان اسلام همچون او بخود ندیده است. 
 از خدا بترس ، استغفار کن ، از ظلمی که در حق این دو سید کرده ئی."
(پایان سخن حامی پیر سیدحسن و پدر همسرش) 

جالب است سید حسن خمینی در "همایش 'بانوان قرآن‌پژوه" اخیرا گفته بود:
 "متاسفانه جامعه ما به هر علتی بی ادب شده است؛ باید یک نهضت برای بازگشت به ادب پیشین خود راه بیندازیم"
دیگر بقیه ی قضاوت آن با شما! نیاز به توضیح نیست!!!
نویسنده متن لطف آمیز بالا هم ریشی سفید کرده هم خود را تاجر و بانکدار معرفی میکند.
ظاهرا از جوان ها آبی گرم نشده روی به پیرها آورده اند!
بجای استغفار و یادمرگ با جوانهایی که همقدر نوه هایشان هستند گلاویز شده اند!
انقلاب عدالت نزدیک است! 

احمدی نژاد در مشهد

دکتر احمدی نژاد در مراسم تشییع پیکر پدر شهید کاوه:

ایمان زلال، چهره خندان و دستان پربرکت پدر شهید کاوه فراموش شدنی نیست.

 رئیس جمهور سابق کشور در حاشیه مراسم تشییع پیکر پدر شهید محمود کاوه، اظهار کرد: ایمان زلال، چهره خندان ودستان پربرکت پدر شهید کاوه فراموش نشدنی و ماندگار است.

وی با اشاره به ویژگی های شهدا، ابراز کرد: شهدا دارای ویژگی‌های مشترک بوده و در واقع انسان‌هایی بودند که در این دوره با یک پرش و تعالی، کمال و پرش ابدی را انتخاب کردند.

احمدی نژاد با بیان اینکه شهدا شکل و شمایل و اندیشه‌های مشابه دارند، گفت: آنها شبیه به هم در این مسیر حرکت می‌کنند؛ در حقیقت آنها تجلی ارزش‌های انسانی هستند.

رئیس جمهور سابق کشورمان خاطرنشان کرد: آزادی، آزادگی، مهربانی، گذشت، عشق به مردم و ایمان ناب و آمادگی برای فداکاری در مسیر عزت‌آفرینی از شاخصه‌های مهم شهدا است که در برخی شهدا این ویژگی‌ها بیشتر تجلی می‌کند که شهید کاوه از جمله شهدایی است که عزت‌آفرینی در وی تجلی خاصی داشت.

وی با اشاره به ویژگی شهید محمود کاوه، یادآور شد: اگر بخواهیم در یک جمله شهید کاوه را توصیف کنیم باید گفت وی شهید عزیز عزتمند و عزت‌آفرین بوده و نکته قابل توجه این است که شهید کاوه با سن کم خود، پختگی انسان‌های بزرگ، شجاعت و دلاوری را داشت.

 

 

  

ترکیب سنی جمعیت کریمه

هر انتخابات به ترکیب سنی محیط انتخاباتی و درصد جمعیتی که هر رده ی سنی به خود اختصاص داده ارتباط مستقیم دارد . 

اگر امروز انتخابات کریمه به سمتی رفته است که برآورد  93 درصدی  از تمایل مردم آن برای  پیوستن به روسیه وجود دارد و تمایل به غرب در آن اندک است، قطعاً باید نگاهی استراتژیک به  ترکیب سنی این جمعیت نیز انداخت و اطلاع حاصل کرد که کدام رده ی جمعیتی بیشتر در این سرزمین زیست می کنند که این چنین پای صندوق های رأی به اعلام نظر شرق گرای خود پرداخته اند.  

طبق آمارهای ارائه شده در مورد جزیره ی مستقل کریمه، 14.9درصد از جمعیت آن بین 0تا14 سال و 70.4درصد بین 15تا65 سال و 14.7درصد 65 سال و به بالا  می باشند.  

در حالت کلی میانگین سن مردان در این جزیره 36.2سال و میانگین سنی زنان 43.5 سال می باشد و نتیجتاً میانگین کلی سن ساکنان کریمه 39.9سال می باشد. 

عددی که حول آن متوسط سن مردم کریمه می گردد، سنّ پختگی و تعقل دوراندیشی است یعنی سنی حول 40سال که معمولا کمتر تحت تاثیر برنامه های تبلیغاتی یا اثرات فضای مجازی و القائات سیستم  های برنامه ریزی شده ی فکر سازی می باشد.  

هرچند مرکز روزِمکوف در سال 2011 اعلان کرد که بین سالهای 2008 تا 2011 تعداد کریمه ای هایی که اوکراین را سرزمین مادری خود می دانند از 32درصد به 71.3درصد رسیده است، اما باز همان مرکز نشان داده که 30 درصد از کریمه ای ها در همان زمان به دنبال هویت "شوروی" خود می باشند. امری که این روزها در غالب اهتزار پرچم سرخ داس و چکش در اوکراین و کریمه خودنمایی می کند. 

اما به نظر می رسد در کشورهایی که ترکیب جمعیتی آنان به سمت زیر 30سال انباشته می شود و به قول آماردانان چولگی دارد، اثرات برنامه های نوین فرهنگی غرب با ابزارهای تکنولوژیک و هنرهای هالیوود گونه اش به توفیق نزدیک تر بوده و به نحو مطلوب تری تحت کنترل جریانات فکری غربی ها می باشند.  

اما ترکیب کریمه با این برآورد 93درصدی علاقه مند به استقلال شوروی گرای خود، نشان از جمعیت پخته ای دارد که بیشتر اصالت، ریشه های تاریخی، عقلانیت هویتی، نگاه های زبانی، روحیه مقاومت در برابر غرب و مسائلی از این دست برایش اهمیت دارد. 

در حالیکه در خیل جمعیت نه چندان قابل توجه اوکراین و کی یف، به قول یکی از اساتید مشتی red head به خیابانها ریختند و با بازی های فضای مجازی و هویتهای عاریتی از غرب حتی میزبان شخصیتهای عمده ی سیاسی اروپا و آمریکا شدند. 

پس چندان هم عجیب نیست که با ظهور سیاسی دهه ی هفتادی ها در کشور ایران شاهد رأی بیش از 18 میلیون آقای روحانی به عنوان نماد عدم مقاومت و سمبل رابطه ی عاشقانه با غرب باشیم. 

سیاستمداران زیرک و کارکشته کسانی هستند که می دانند چه جمعیتی زیر چتر فعالیتشان زیست می کنند و هریک از چه خوراکی تغذیه شده و مذاق هر کدام چه طعمی را می پسندد.

شهرت پرستی در حد بیماری

خبر نه چندان جدیدی در فضای مجازی پخش شد و سخن گهرباری از آقای موسوی بوجنوردی به میانه ی جامعه ی دینی و علمی پاشیده شد.  

این درّ گهربار، استقبال از حضور زنان در مجلس خبرگان رهبری و حتی مساله ی مرجعیت تقلید بانوان بود. سخنی که سالیان سال پیش یعنی در اواخر  دوران سازندگی توسط جناب صانعی در رساله ی عملیه ی وی منتشر شد و بی سر و صدا شرط رجلیّت از مرجعیت حذف گردیده بود.  

آتش به جان شمع فتد کین بنا نهاد!!!   

وصف فقهی و دینی این امر نه سخنی پنهان و مورد شک است نه جای آن در فضای مجازی و رسانه ای است بلکه کلامی تخصصی مانند تمام علوم دیگر در مراکز فقهی است و البته باید منتظر بود و دید که از کجا صدایی برای تصحیح این نظر و ابلاغ دیدگاه اصیل بیرون می آید.  

اما از نگاه اجتماعی که قطعاً این موضعگیری را از خاستگاه  سیاسی  نشأت یافته می بیند، چیزی جز یک کلام ناشی از شهرت جویی و یک تلاش برای یافتن محبوبیت نیست! 

بی درنگ یاد سخن بازیگر بی ادبی افتادم که گفته بود برای خندان مردم حاضرم شلوارم را هم پایین بکشم. قطعاً برای یک مدعی فقاهت، این بازی های نچسب روشنفکرانه هم دست کمی از آن ادعای بازیگر ندارد و خود نمادی از همان بازیگری های اجتماعی است. 

اما سؤال ذهن خسته ی امثال من از بازیگران اخیر این است که آیا این همه مرجع و فقیه که در طول تاریخ محبوب بوده اند، همه حرفهای عامه پسند زده اند؟  

عامه پسند ترجمه ی همان پوپولیسم است که جریان عدالتخواه حقیقی را بدان متهم می کردند اما امروز حتی فقهای آنان این چنین به بند آن گرفتار شده اند. 

برای شهرت یافتن و محبوبیت دست و پا کردن و در چند انتخابات پیروز شدن و ژست مرجعیت به خود گرفتن، نیاز به تحریف دین و فتواهای عجیب و غریب نیست.  

حاتم طایی که به سخاوت در خلق مشهور بود، برادری داشت که او هم مشهور ماند اما نه بخاطر سخاوتش، بلکه بخاطر بولی که در چاه شریف زمزم کرد. هر دو مشهور شدند و در تاریخ به ثبت رسیدند اما حاتم کجا و برادرش کجا!