والعادیات

سوگند به نفسهای اسب مجاهدان

والعادیات

سوگند به نفسهای اسب مجاهدان

با زهرا از گهواره تا گور

عالمی که جنازه اش پس از 17 سال در کنار کتاب حضرت زهرا (س) سالم ماند

برخی عاشق یکی می شوند و برخی عاشق یک خانواده. مثل عاشقان آل الله که حتی به عاشقان اهل بیت نیز عشق می ورزند. اینجا عاشقان رقیب هم نیستند. عجیب است، جایی ندیده ام که عاشقان هم عاشق هم باشند. اینجا عاشقی مستی می آورد و راه هم نزدیک است. می توانی اجر عشق ورزیدنت را هم خودت بنا به حال دلت انتخاب کنی. میخواهی با کدام عطر تو را از اتاق انتظار دنیا به سرسرای زندگی واقعی منتقل کنند؟ یکی می گوید مرا به عطر شش ماهه معطر کنید تا به نام او جواز عبور از آتش بگیرم؟ یکی می گوید از مصائب عقیله بنی هاشم مرا بیمه سفر سخت آخرت کنید... نمی دانم...  خاطرم هست روزی که تشییع جنازه ی مرحوم آیت الله سامت بود، چه غوغایی شد وقتی اعلان کردند این فقیه صد و چندساله وصیت کرده هنگام تشییع و تدفینش ذکر مصایب شش ماهه ی سیدالشهداء خوانده شود. هزار هزار گل را عاشقی کرده است، اما عطر علی اصغر را برای شفاعت ورود به جنات الخلد مناسب حال دلش یافته است. دل است دیگر، کاری نمی شود کرد.

خاطرم هست روزی در محضر مرحوم آیت الله سیدجلیل زرآبادی، سیدی لاغر و خوش بیان حضور داشت که به تعظیم مقامش همه کرنش می کردند. کتابی از کتابهای ارزشمندش که در بحر لایزال مقام خاندان رسالت نوشته بود به رسم تحفه هدیه می کرد به آیت الله زرآبادی و آن یک کتاب را «فاطمة الزهراء من المهد الی اللحد» نام داده بود. چقدر به آن کتاب می نازید و افتخار می کرد. آن سید خوش سخن، مرحوم آیت الله سید کاظم قزوینی بود. بلبل خوش نوای سید الشهداء که خاندانش همه نور اباعبدالله را آینه وار منعکس می کردند. 

خاندان مشهور قزوینی در شهر کربلا شهرتی آمیخته با احترام و پیچیده در ولایت و محبت داشتند. پدر سیدکاظم، همان سید ابراهیم قزوینی است که امام جماعت حرم مطهر بود و داستان معروفی دارد که سالار کربلا خود در عالم رؤیا برایش مقتل شهادتش را خوانده بود. چون سید ابراهیم از یک روضه خوان شکوه کرده بود که چرا در حرم مطهر روضه ی عمود آهن خواندی و مرا این همه گریاندی؟ این روضه ها شاید سندی به آن محکمی هم نداشته باشند. پس شبانگاه قمر منیر علقمه در خواب به او فرمود مگر تو روز عاشورا بودی که ببینی بر سرم چه آمد؟

خاطرم هست نوجوانی بودم که سیدکاظم قزوینی از دنیا رفت و شنیدیم که تشییع عظیمی در قم به پاس آنهمه نوکری برای سیدالشهداء پشت جنازه اش برپا شده است. سیدکاظم را که سالها از سرطان حنجره رنج برده بود ذیل همان منبری در حسینیه کربلاییهای قم دفن کردند که سالیان سال بالای همان منبر عرض نوکری کرده بود. یادم هست مجلس ختمش که در قزوین برگزار شد، همه علماء و مجتهدین وقت حاضر بودند. مقابل درب حسینیه کربلائیهای قزوین آقازاده هایی ایستاده بودند که به غایت خوش پرستیژ و زیباپوش و با هیبت به نظر می رسیدند. سالیان بعد وقتی تدریس انگلیسی می کردم، ماه محرم که شد به مناسبت، در کلاسم به دانشجویان سایتی از سخنرانی های انگلیسی در نیویورک و لندن را معرفی کردم که سخنرانانش همان آقازاده های ایستاده مقابل درب حسینیه بودند. سخنرانی هایی به غایت حساب شده و برای آموزش لفظ و معنای زبان خارجی کاملا صحیح. در همان مجلس ختم خاطرم هست آیت الله سیدمهدی حائری می فرمود سیدکاظم در زمان حضور در کربلا، گاهی تا صبح چندین منبر می رفت و چندین و چند سنی را به تشیع معتقد کرده بود. جالب آنکه بعداً فهمیده بودند آن مردم سنی مذهب، اصالتاً از سادات بنی فاطمه هستند.

از آن روزها 17 سال گذشت و در اردیبهشت سال نود شمسی ناگهان خبری از آیت الله سیدکاظم قزوینی منتشر شد. در طرح توسعه ی حرم حضرت معصومه، حسینیه کربلاییها در مسیر توسعه قرار داشت که ناگهان قبر این دلداده آل الله نیز مورد حفر و نبش قرار گرفت. یا للعجب که در عصر ما، مشاهده کردند هم بدن سید کاظم قزوینی تازه و نورانی باقی مانده بود و هم کتابی که به دست خود برای فضائل مادرش زهرای اطهر نگاشته بود بر روی سینه اش تازه و بی دستخورد بقا یافته بود. نمی دانم سید از کتاب مادر به بقاء جسد دست یافته بود یا کتاب از حرمت پیکر نوکر اینگونه حیات گرفت.

آیت الله سید کاظم قزوینی کتابهای متعددی نگاشته بود که همگی با قید «من المهد الی اللحد» عنوان یافته بودند. "الامام علی من المهد الی اللحد"، "فاطمة الزهرا من المهد الی اللحد"، "الامام جواد من المهد الی اللحد"، "الامام هادی من المهد الی اللحد"، "الامام العسکری من المهد الی اللحد" و تنها برای آن یار غایب از نظر عنوان همیشگی را تغییر داده و نوشته بود:  "الامام المهدی من المهد الی الظهور". در میان این همه گل که به دست او در باغ معرفت کاشته شده بود، گل مادر را انتخاب کرده بود تا به عنوان سند افتخار نهایی بر روی سینه اش بنهند و به مهر و امضای ارادت در پیشگاه ام ابیها وارد صحنه ی محشر گردد. نوکران مادر را زودتر از بقیه می خرند انگار! به محشر و قیامت نکشید! سید کاظم قزوینی را در همین دل قبر جاودانه کردند و بهشت را گوارای وجودش ساختند. باید زندگی سیدکاظم را اینگونه نوشت: با زهرا اطهر، من المهد الی اللحد.




عدالت و دیگر هیچ

مطلبی که سال 90 نوشتم
اما منتشر نشد
بعضی فکر نکنند ما عزاداری را بی هدف می دانیم و حرف های فلسفه عزاداری را بلد نیستیم!
امشب در شب عزای آل الله پیشکش به مقام شامخ ام الائمه:

http://adiat.blogsky.com/1390/09/28/post-64/

روز آخر فاطمه

چون روز آخر بود کار خانه کردم

گیسوی فرزندان خود را شانه کردم...............


تاریخ برای ما ایرانی ها زیاد تکرار می شود

جالب است و البته دردناک 

تاریخ باز هم تکرار می شود و ما همیشه می گوییم اهل شهر نامردها نیستیم تا حق تنها بماند

دوست داشتم شایعه باشد اما انگار واقعیت دارد

دولتهای بی غیرت عرب وقتی می بینند که در برابر اتحاد فرزندان فاطمه باید پرچم شکست و تسلیم بلند بکنند

از هژمون جهانی خواسته اند تا ایران را متوقف کند و تکریت از دست داعش به ورطه ی سقوط نیافتد

این بار مذاکره کنندگان هسته ای پیام آوران مرگ غیرت یا ایستادن بر قله ی عزت فدائیان سیدالشهدا خواهند بود

دست بر داشتن از تکریت یا تلخی جام تحریم؟

یاد دوران فتحعلی شاه و جنگهای ایران و روس افتادم

اینقدر در فیلمها دیده ایم و در کتابهای مدرسه خوانده ایم که بعید می دانم کسی بیخبر باشد بر سر عباس میرزا و جنگی که بین اسلام و کفر رخ می داد چه آمد

جنگی شبیه به آنچه که امروز بین شیعیان آل علی و شیعیان آل ابوسفیان در تکریت جریان دارد

هر دو با فتوای مراجع می رفت تا سرنوشت جنگ را به نفع منتظران قائم آل محمد تمام کند

اما قدرتهای جهانی پشت پرده با هم بستند و روی هم ریختند و شیعه فقط جان داد و ننگ شکست بر دامن ناموس ایرانی نشست

آیا می خواهند همان بلایی که بر سر عباس میرزا در جبهه های قفقاز و تبریز آوردند امروز بر سر قاسم سلیمانی تکرار کنند؟

علی بن ابیطالب ما را نبخشد اگر باز هم از استعمار و استکبار توسری بخوریم.




هسته ای در حرم امام رضا معلوم شد

صحبتهای امروز رهبری در حرم امام رضا نشان داد که مذاکرات هیچ پیشرفتی نداشته است....
ظریف و آمریکایی ها فقط بلوف می زنند
ظریف می گوید تا زنده بماند
آمریکا می گوید تا رژیم را از درون استحاله کند و نظام را تغییر دهد!