والعادیات

سوگند به نفسهای اسب مجاهدان

والعادیات

سوگند به نفسهای اسب مجاهدان

توسل به امام زمان در ابتدای نماز

شاگردان و سائلان حقیقی بیت اهل البیت چقدر زیبا از معارف این خاندان استفاده می کنند.....

دستورالعملی جهت دفع صفات کریهه نفسانی و حضور قلب در نماز مرقوم بفرمایید؟

ج: بسمه تعالی-  

اصلاح نماز، مستلزم اصلاح ظاهر و باطن و دوری از منکرات ظاهریه و باطنیه است، 

 و از راههای اصلاح نماز، توسل جدی در حال شروع به نماز به حضرت ولی عصر(عج) است.

 وبکم تقبل الطاعة المفترضه. 

سالروز بخشیدن فدک به مادر شیعه!

نمی دانستم چرا امروز انقدر به یاد حضرت مادرم.... به یاد صاحب فدک.... به یاد مادر همه ی آبها....

....امروز سالروز بخشیدن فدک به مادر ایمان حضرت صدیقه ی طاهره....زهرای اطهر روحی فداها است.....

.... نه مثل ساره ای و مریم ... نه مثل آسیه و حوا

....فقط شبیه خودت هستی.... فقط شبیه خودت زهرا....

....اگر شبیه کسی باشی... شبیه نیمه شب قدری

...شبیه آیه ی تطهیری شبیه سوره ی اعطینا....

........ بگیر آب و وضویی کن ز چشمه سار فدک امشب.....

...نماز عشق بخوان فردا به سمت قبله ی عاشورا....

.......

بخشیدن فدک به حضرت زهرا علیها السلام
در این روز یا شب آن در سال هفتم هجرت، به امر خداوند، فدک به حضرت زهرا علیها السلام بخشیده شد، و حضرت رسول صلى الله علیه و آله بر این بخشش شاهد گرفتند. قول دیگر در این باره 15 رجب است.فتح فدک
پس از فتح خیبر در سال هفتم هجرت، حدود چهار سال قبل از شهادت پیامبر صلى الله علیه و آله جبرئیل نازل شد، و دستور فتح فدک توسط پیامبر و امیرالمؤمنین علیهما السلام را آورد. آن دو بزرگوار در تاریکى شب با اسلحه لازم به سرزمین فدک آمدند، و حسب دستور پیامبر صلى الله علیه و آله، امیرالمؤمنین علیه السلام بر کتف پیامبر صلى الله علیه و آله قرار گرفت و آن حضرت برخاست و امیرالمؤمنین علیه السلام را با خود بلند کرد.به معجزه الهى مولى الموحدین علیه السلام در حالى که شمشیر رسول اللّه صلى الله علیه و آله همراهش بود، از دیوار قلعه فدک بالا رفت و بالاى دیوار صداى مبارکش را به اذان بلند کرد.
یهودیان قلعه فدک گمان کردند که مسلمین حمله کرده اند و روى دیوارها هستند. خواستند از در قلعه فرار کنند، ولى بیرون قلعه مقابل در آن پیامبر صلى الله علیه و آله را در برابر خود دیدند و از طرفى امیرالمؤمنین علیه السلام پایین آمد و با آنان درگیر شد و 18 نفر از بزرگان آنان را کشتند، و بقیه تسلیم شدند.
زنان و فرزندان آنان را اسیر کردند و غنایم را همراه خود آوردند. امر بر این قرار گرفت که هر کس از اهل فدک مسلمان شود، خمس اموال او را بگیرند و هر کس بر دین خود باقى ماند همه اموالش را بگیرند. این گونه بود که بدون لشکرکشى و کوچکترین دخالت مسلمین قلعه فدک فتح شد. و طبق آیه مبارکه سوره حشر سرزمین هایى که بدون لشکرکشى مسلمین فتح شود، حتى اگر اهل آنجا خودشان به عنوان تسلیم نزد پیامبر صلى الله علیه و آله بیایند، این مناطق و غنایم و اسراى آن مِلک خاص حضرت است و مانند اموال شخصى خود مى تواند هر تصمیمى درباره آنها بخواهد بگیرد، و مسلمین هیچ حقى در آنها ندارند.
اعطاى فدک به فاطمه علیها السلام
بعد از این ماجرا جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد: «وآتِ ذا القربى حقَّه»: «حق خویشان را به آنان بده» پیامبر صلى الله علیه و آله پرسید: منظور چه کسانى هستند، و این حق کدام است؟ جبرئیل از طرف خداوند عرضه داشت: فدک را به فاطمه علیها السلام عطا کن. پیامبر صلى الله علیه و آله به حضرت زهرا علیها السلام فرمود: «خداوند فدک را براى پدرت فتح کرد، و چون لشکر اسلام آن را فتح نکرده مخصوص من است. خداوند دستور داده آن را به تو بدهم. از سوى دیگر مهریه مادرت خدیجه علیها السلام بر عهده پدرت مانده و پدرت در قبال مهریه مادرت و به دستور خداوند فدک را به تو عطا مى کند. آن را براى خود و فرزندانت بردار و مالک آن باش».
حضرت زهرا علیها السلام عرض کرد: «تا شما زنده اید بر من و مال من صاحب اختیار هستید». پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: ترس آن دارم که نااهلان تصرف نکردن تو را در زمان حیاتم، بهانه اى قرار دهند و بعد از من آن را از تو منع کنند. حضرت صدیقه علیها السلام عرض کرد: آن گونه که صلاح مى دانید عمل کنید. پیامبر صلى الله علیه و آله امیرالمؤمنین علیه السلام را فراخواند و فرمود: «سند فدک را به عنوان بخشوده و اعطایى پیامبر بنویس و ثبت کن». على علیه السلام آن را نوشت و پیامبر صلى الله علیه و آله و یکى از غلامان رسول خدا صلى الله علیه و آله و ام ایمن شهادت دادند و پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: ام ایمن زنى از اهل بهشت است، و تا زمان حیات رسول خدا صلى الله علیه و آله وکلاى حضرت زهرا علیها السلام در آن سرزمین بودند.
درآمد فدک
رسول خدا صلى الله علیه و آله مردم را در منزل حضرت زهرا علیها السلام جمع نمود و به آنان خبر داد که فدک از آن فاطمه علیها السلام است و از درآمد فدک به عنوان اعطایى فاطمه علیها السلام بین مردم تقسیم کرد.
درآمد فدک را سالیانه از هفتاد هزار سکه طلا تا صد و بیست هزار سکه نوشته اند. هر سال چشمان بسیارى از نیازمندان منتظر سر رسیدن درآمد فدک بود.
غصب فدک
بعد از رحلت پیامبر صلى الله علیه و آله مأموران ابوبکر به دستور او نماینده حضرت صدیقه علیها السلام را از فدک اخراج کردند و مِلک آن را غصب نمودند و درآمد آن را به طور کامل براى مخارج حکومت غاصبانه خود صرف کردند.
حضرت صدیقه علیها السلام همان نوشته و سند فدک را که پیامبر صلى الله علیه و آله به امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند و آن حضرت ثبت کرد، عینا نزد ابوبکر آورد، ولى ابوبکر نه سند را قبول کرد و نه شاهدان را.
بعد از 15 روز که از شهادت پیامبر صلى الله علیه و آله گذشته بود، حضرت صدیقه شهیده علیها السلام همراه با جمعى از زنان بنى هاشم به مسجد تشریف بردند و خطبه اى ایراد فرمودند که دریایى از معارف، حقایق بلاغت و فصاحت و شرایع اسلامى در آن است.
ابوبکر نامه اى دال بر باز گرداندن آن به حضرت نوشت، ولى هنگامى که فاطمه زهرا علیها السلام آن سند را در دست داشت و به منزل بازمى گشت با عمر روبرو شد و او نوشته ابوبکر را با جسارت به ساحت ملکوتى حضرت از او گرفت.


برگرفته از کتاب تقویم شیعه

دیگر نیست....

شده هرگز دلت مال ِ کسی باشد که دیگر نیست؟
نگاهت سخت دنبال ِ کسی باشد که دیگر نیست؟

برایت اتفاق افتـاده در یک کافه ی ِ ابری
ته ِ فنجان ِ تو ، فال ِ کسی باشد که دیگر نیست؟

خوش و بش کرده ای با سایه ی ِ دیوار وقتی که
دلت جویای ِ احوال ِ کسی باشد که دیگر نیست؟

چه خواهی کرد اگر هربار گوشـی را که برداری
نصیبت بوق ِ اشغال ِ کسی باشد که دیگر نیست؟

حواس ِ آسمانت پرت روی ِ شیشـه های ِ مه
سکوتت جار و جنجال ِ کسی باشد که دیگر نیست

شب ِ سرد ِ زمستانی تو هم لرزیده ای هرچند
به دور ِ گردنت شال ِ کسی باشد که دیگر نیست؟

تصور کن برای ِ عیدهای ِ رفته دلتنگی...
به دستت کارت پستال ِ کسی باشد که دیگر نیست

شبیـه ِ ماهی ِ قرمز به روی ِ آب می مـــــــــانی
که سین ات هفتمین سال ِ کسی باشد که دیگر نیست

شود هر خوشه اش روزی شرابی هفتصد ساله
اگر بغضت لگدمال ِ کسی باشد که دیگـــر نیست

چه مشکل می شود عشقی که حافظ در هوای ِ آن
الا یا ایها الحال ِ کسی باشد که دیگـــر نیست

رسیدن سهم ِ سیب ِ آرزوهـایت نخواهد شد
اگر خوشبختی ات کال ِ کسی باشدکه دیگر نیست

دیگر نیست....

شده هرگز دلت مال ِ کسی باشد که دیگر نیست؟
نگاهت سخت دنبال ِ کسی باشد که دیگر نیست؟

برایت اتفاق افتـاده در یک کافه ی ِ ابری
ته ِ فنجان ِ تو ، فال ِ کسی باشد که دیگر نیست؟

خوش و بش کرده ای با سایه ی ِ دیوار وقتی که
دلت جویای ِ احوال ِ کسی باشد که دیگر نیست؟

چه خواهی کرد اگر هربار گوشـی را که برداری
نصیبت بوق ِ اشغال ِ کسی باشد که دیگر نیست؟

حواس ِ آسمانت پرت روی ِ شیشـه های ِ مه
سکوتت جار و جنجال ِ کسی باشد که دیگر نیست

شب ِ سرد ِ زمستانی تو هم لرزیده ای هرچند
به دور ِ گردنت شال ِ کسی باشد که دیگر نیست؟

تصور کن برای ِ عیدهای ِ رفته دلتنگی...
به دستت کارت پستال ِ کسی باشد که دیگر نیست

شبیـه ِ ماهی ِ قرمز به روی ِ آب می مـــــــــانی
که سین ات هفتمین سال ِ کسی باشد که دیگر نیست

شود هر خوشه اش روزی شرابی هفتصد ساله
اگر بغضت لگدمال ِ کسی باشد که دیگـــر نیست

چه مشکل می شود عشقی که حافظ در هوای ِ آن
الا یا ایها الحال ِ کسی باشد که دیگـــر نیست

رسیدن سهم ِ سیب ِ آرزوهـایت نخواهد شد
اگر خوشبختی ات کال ِ کسی باشدکه دیگر نیست

قاسم سلیمانی نمادنبوغ ایرانی!

هرکس می تواند به دلیلی به ایرانی بودن خود افتخار کند و البته کم هم نیست دلایل سرافکندگی!
به دانشگاه که مشرف شدم، دیدار و دست بوسی تازه شد با اساتید و البته به محضر گرم و علم افزای استاد سیاست بین الملل نیز حضوری تازه یافتم. هنگامی که بحث از مسائل تئوریک سیاست جهانی بود سخن از سردار سپاه اسلام، قاسم سلیمانی به میان آمد! مردی که شیعه باید به او ببالد و به توانش فخر کند!
استاد سیاست بین الملل می فرمود؛ سلیمانی کسی است که همه می گویند او در عملیات ویژه ی خود بی نظیرست.
آمریکایی ها می گویند او بی نظیر است! اسرائیلی ها می گویند او بی نظیر است! انگلیسی ها می گویند او بی نظیر است! عرب ها می گویند او بی نظیر است!
چندی پیش نوه ی آیت الله العظمی خوئی به ایران آمده بود. او اکنون عضو خانه فکر مشهور بریتانیا، Chattem House است! کسی که چندان هم دلبستگی به نظام اسلامی ندارد!
وی می گفت؛ ما صبح در بغداد بودیم که داعش حمله برق آسا و ناگهانی خود را شروع کرد! بطوری که دیده میشد کار بغداد تا شب تمام است!
ظهر قاسم سلیمانی و افرادش رسیدند!
تا برای غروب بود که قصه ی داعش را جمع کردند!
به قول استاد سیاست بین الملل؛ چنین هنر و قدرتی بی نظیر است! دنیا به این هنر معترف است! چهار دهه زمان صرف شده تا این چنین مردانی برای مکتب اهل بیت ساخته شده اند!
چرا به این مردان و نوابغ که دنیا به نبوغشان معترفند افتخار نکنیم!
البته باید بدانیم ما در عمل سیاسی و عملیات نظامی به این حد از افتخار رسیده ایم لیکن.......
باید در اندیشه ی سیاست بین الملل نیز به همان اندازه نابغه پرور باشیم!
امروز ایرانی هایی در سراسر دنیا با نبوغ خاصی به اندیشه و قلم در پهنه ی سیاست مشغولند که چون کشور ما ظرفیت و رغبت بهره برداری ندارد دانش خود را برای گذران روزگار و بقاء در عزت علمی، به مؤسسات و قدرت های غیرایرانی ارائه می کنند.
کاش به ضرورت قوت افزایی و نبوغ پروری در حوزه ی Policy Process  هموزن و همسنگ همان نبوغ در عملیات پی ببریم و حداقل درون ایران را برای نخبه پروری اندیشه ی رابطه با جهان مهیا سازیم!