والعادیات

سوگند به نفسهای اسب مجاهدان

والعادیات

سوگند به نفسهای اسب مجاهدان

فتنه عنایت آمریکایی نبود؟

تابلوهایی که شهرداری تهران تحت شعار "عنایت آمریکایی" نصب کرده و در فضای مجازی نیز توسط حزب الله منتشر می شود متأسفانه مرا یاد روزهای انتخابات 92 انداخت.

یادم هست آقای «ع» از تهران آمده بود به قزوین که برای دم و دستگاه قالیباف تبلیغ کند. 

یکی از دوستان قراری را تنظیم کرده بود تا به دیدار وی بروم هرچند نمی دانست رغبتی به قالیباف ندارم. در چهارراه نادری قزوین دیداری فراهم شد. بگذریم که تا قبل از فرارسیدن زمان مکالمه ی من، آقایی نشسته بود و استراتژی هایی ارائه می کرد برای پیروزی قالیباف که نزدیک بود تهوع بگیرم. آدم اینقدر هم پلید باید باشد که کار سیاسی بکند؟ جالب بود فهمیدم وی از کسانیست که در دولت احمدی نژاد به مقامی اداری رسیده است. چه لذتی هم می بُرد از حرف های پلیدانه ای که می زد.

اما آقای «ع» با آن هیکل گوشت آلو و گونه های آویزانش سخنی گفت که فاتحه ی آقای سردار دکتر قالیباف را در انتخابات 92 خواندم.

او در واکنش به راهکارهای فرد مذکور گفت: بله! وقتی آقای عسگراولادی در باره ی آقای کروبی و موسوی فرمودند اینها مفتون بوده اند نه فتنه گر بسیار خوشم آمد. مگر ما چندنفر آدم استخوان دار و باسابقه داریم در این انقلاب که به راحتی بخواهیم به اسم فتنه گر آنها را دور بیاندازیم؟ آقای کروبی کسی بوده که در زمان نهضت پول جمع می کرده و بخاطر امام به مبارزین کمک می داده و چه زحمتها که نکشیده است!!!!!!!!

بعد از این همه نشست و برخاست سیاسی خوب میدانیم که در روزهای انتخابات کسی از خودش موضعگیری استراتژیک نمی کند خاصه اگر جزو حلقه های نزدیک به محور باشد. 

البته که نه کروبی و نه موسوی، بلکه حتی پدر و فرزند هم حاضرند برای سیاست و قدرت همدیگر را قربانی کنند. ای کاش سیاستمداران ما که حیاتشان را مدیون نگاه های نظام اسلامی هستند یک جو اخلاص هم می داشتند.

چه شد؟ رییس جمهور شدید؟ همین شهرداری را هم که داشتید به محسن هاشمی می باختید؟ فرق شما و او چه بود؟ اگر شما در جبهه ها می جنگیدید محسن هاشمی که در تونلهای زیرزمینی پارچین برای هدف گرفتن بغداد پروژه ی موشک شهاب را مدیریت می کرد. به هیچ وجه هم توان اداری او کمتر از شما نبوده و نیست.

باز هم تقرب بیشتر به ارزشها، ولایت، نرم خویی، مدارا با جریان استکبار ستیز و دلسوزتر بودن احتمالی بحال محرومان توانست با یک رأی بیشتر، صندلی شهرداری پایتخت را برای سردار پراگماتیست حفط کند. وگرنه نتیجه ی اغوای شیطان در ماکیاولیسم خویش را به هنگام نعره ی مستانه ی «من سرهنگ نیستم» به رقیب چشاندند.

فقط خدا کند این تابلوهای عنایت آمریکایی از روی اخلاص باشند نه برای انتقام از رقیبی که سردار را ضربه فنی کرد. 

چه دوست داشته باشیم روحانی برنده شود چه از شکستش لذت ببریم، عقل و عدل می گویند باید فدائیان دین خدا باشیم و برای نگه داشتن بیرق ولایت اولاد علی باید ایران را سرپا نگه داریم. 

بقول آیت الله بهاء الدینی زرنگ کسی است که بندگی خدا بکند.

فقط خواستم یادآوری کنم  بد نیست امروز که تذکر دهنده ی عنایات آمریکایی در سطح شهر هستید، کمی هم به عنایات خودتان در قبال فتنه و فتنه گران آمریکایی بیاندیشید. 

آقایان سیاست مدار، عمر کمتر از این حرفهاست که فرصت جبران داشته باشیم! از یک نفسی که می کشیم سؤال می کنند. آیا برای خدا بوده یا برای شیطان اندیشه و عمل ورزیده ایم!!!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد