والعادیات

سوگند به نفسهای اسب مجاهدان

والعادیات

سوگند به نفسهای اسب مجاهدان

عدالت پیش از امنیت

آیت الله حائری شیرازی امروز در برنامه ی پس از اذان ظهر در شبکه ی یک، سخنان قابل اعتنایی بیان فرمود که در زمره ی فلسفه ی سیاسی اسلام باید به آن نگریست. تا جایی که مقدور بود به یادداشت برداری پرداختم.

«با عدالت و نظم،امنیت اجرا می شود.»

کشورهای استعماری وقتی بر ملتی مسلط می شوند، حاکمی را برای مدیریت منصوب می نمایند. سخنی که اول مطرح میکنند این است: نظم و قانون را اطاعت کنید. حتی روی حصیرهای نماز هم می نویسند که Discipline باید پیروی شود.

در زمان شاه هم سخن همین بود که قانون یعنی اطاعت از کسانی که کارگزار رژیم هستند ولو اینکه دست نشانده به حساب می آمدند. 

امروزه به برکت علم، هالیوود، فیلمهای سینمایی، رمان ها و سفرهای هواپیمایی سریع که در حقیقت لالائی برای بشر هستند، توانسته اند به بشر آموزش بدهند و «حقوقی» را تعریف کنند و البته به واسطه ی ابزارهای ارتباطی همگانی دیگر نقطه ای مخفی در عالم برای کسی باقی نمانده است. 

مثلا وقتی مردم به نقاط دوردست دنیا به راحتی مسافرت می کنند و رفتار پلیس آنجا را مشاهده می کنند از رفتار پلیس خودشان ناراحت می شوند.

پس نظم دهندگان عالم، اول حقوقی را مشخص می کنند و نظمی را برقرار می نمایند و حق هر کس را احقاق می کنند، آنگاه هرکس از حقوق خود تعدی نمود مورد برخورد قانونی قرار می گیرد و این مسیری است که برای ایجاد یک امنیت طی نموده و می نمایند. 

بشر به ذاته قانون را می خواهد، نظم را می خواهد و از بی نظمی متنفر است. منتها می گوید اول حقوق من را بدهید بعد نظم را برقرار کنید. یعنی نظمی که بدون دادن حقوق دیگران باشد مورد اعتراض واقع می شود. 

اگر قبل از دادن حق یک انسان بر او نظم جاری کنیم،نتیجه این می شود که هم طالب حق و هم متعدی زیاده خواه از حد نظم، هر دو بر نظم جاری می شورند و عامل نظم برای ایجاد امنیت با هر دو یکجا و یک طور برخورد می کند. 

فلذا جرم سیاسی را تعریف می کنند و برای مجرمان سیاسی و مجرمان زیاده خواه دو جای متفاوت قرار داده اند هرچند در جرم سیاسی یک مجرم سیاسی زیاده خواه هم ممکن است داشته باشیم. 

کشوری که آزاد باشد و روی پای خود ایستاده است، برای خود مقررات تنظیم می کند و برای متخلف از مقررات مجازات معین می شود.

در این جامعه اگر قبل از دادن «حق» مردم به آنان بگوییم اعتراض شما تخطی از مقررات است و آنان را امر به سکوت کنیم، در حقیقت قبل از عدالت به سراغ انضباط رفته ایم. 

نتیجه ای این امر چه می شود؟ نظم، بدون این عدالت برای چه کسانی مطلوب است؟

این امر برای انسان متملق و زورگو و سوء استفاده گر مطلوبیت دارد. او که می بیند به خودش زور گفته می شود، زور را می پسندد و زیر همان سلطه از زور سلطه گر استفاده می کند و زورگویی می شود که بر زیر دست خود زور می گوید. 

انسان شناسی قرآن به این نکته در داستان فرعون اشاره می کند:

«فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ إِنَّهُمْ کَانُوا قَوْماً فَاسِقِینَ»

فرعون انضباط قانونی شدیدی در مصر ایجاد کرد و تخلف از دستورات را با شدیدترین برخوردها کیفر می داد. قرآن به این عمل فرعون می گوید؛ «استخفاف»

این عمل یعنی اینکه فرعون کار ندارد این حرف، حق است یا ناحق است. می گوید اگر اطاعت نکردی مجازات می شوی. 

مثل همان زن حامله ای که چونان تمام زنان بنی اسرائیل موظف بود بار کشی در کارهای ساختمانی بکند و به خدا شکوه کرد که خدایا باری در شکم بکشم و باری بر روی سر تحمل کنم. آه او چنان گرفت که پس از عبور موسی و بنی اسرائیل از نیل، وقتی همین زن مشغول شستن رخت در نیل بود دستش به ریشهای جنازه ای در آب خورد و هنگامی که کشید مشاهده کرد نعش فرعون است. 

این برای معتقدین به دین مایه ی نکوهش است که چپ ها ـ مثل زمان شوروی ـ بدون اعتقاد به خدا معتقد به عدالت شدند و امروز در پهنه ی دنیا عدالت خواهی شکل می گیرد ولی دین مداران بی عدالتی می کنند. 

وقتی کسی بر خلاف عقل عمل کرد در منطق قران فاسق خوانده می شود فلذا بنی اسرائیل به خاطر مخالفت با عقل تبدیل به بنده ی فرعون شد. 

اطاعت از خدا در منطق ما به خاطر «عدالت» خداست. این عقیده که از ارکان اعتقاد شیعه است مفهوم عدل الهی را می رساند یعنی اینکه خداوند ابتدا خود عدل را اجرا کرده و سپس به ما امر می کند عدالت پیشه سازیم. 

همانگونه که سرپیچی از امر فرستاده ی خدا فسق نامیده می شود، سرپیچی از عقل هنگامی که نبی خدا حضور ندارد فسق است. عقل و نبی هر دو در منطق قرآنی حجت خداوندخوانده می شوند. 

فلذا زورگویانی که می خواهند با زور برتر مسلط شوند، به دنبال تخطی از عدالت، فقط به نظمی خلاف عقل مبادرت می ورزند که نهایتاً امنیت را حاکم نخواهد کرد. 

برای اجرای عدالت باید در سه مرحله ی عادلانه پیش روی کرد:

عدالت در اعتقاد ـ عدالت در قانون گذاری ـ عدالت در اجرا

بر مبنای اعتقاد صحیح و عادلانه، قانون صحیح نوشته می شود و بر مبنای این قانون اجرای عادلانه مدیریت می گردد. 

انحراف از عدالت در هر مرحله ظلم است و اگر اعتقاد ناعادلانه باشد، قانون و به تبع آن اجرا ظالمانه خواهد بود که این مدیریت ظلم است به توان سه. 

نظرات 1 + ارسال نظر
مدافعان حرم پنج‌شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 03:00 ب.ظ

سلام،
میشه جواب سوال من رو بدید؟
این سخنان زیباست ولی قانونی که اسلامی نباشد ،مسلمانان ملزم به رعایت آن نیستند؛پس چرا ما باید به اکثر قوانین بین المللی که سازمان ۵شیطان آدم رو اونا رو منعقد کرده متعهد باشیم، آیا این زیر لوای کفر رفتن نیست؟

به مردان سیاست بگویید که حاکم هستند!!!
اما به کتاب سیاست خارجی دکتر دهقانی فیروزآبادی هم می شود رجوع کرد
در فصل منابع سیاست خارجی هم بنا بر قول قرآن کریم و هم سخن امام خمینی ما به تعهدات خود در نهادهای بین المللی پایبندیم...
بحث کمی طولانی اما قانع کننده است!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد