والعادیات

سوگند به نفسهای اسب مجاهدان

والعادیات

سوگند به نفسهای اسب مجاهدان

موسوی از کدام مجلس رفع حصر می شود؟

خوشتر داشتم که بحث بی معنای رفع حصر به آخر می رسید. چه اینکه در هر حال، سران فتنه و طراحان اصلی و پشت پرده ی آن تا انتهای تاریخ هم مجرمند. همانطور که خون امیرکبیر می جوشد، خون دلهای این ملت از فشارهای استعمارگران به خاطر امیدی که فتنه ی 88 ایجاد کرد، همواره در جوشش خواهد ماند. 

از سویی انگار فتنه گران جان گرفته اند و نه از خواست مستقیم مردم و رأیشان در سال 92، بلکه از دمیدن بیگانگان در کوره ی تحریمهای جهانی فرصتی به دست آورده اند. 

تاج زاده گویی گفته است؛ موسوی و کروبی هیچگاه محاکمه نخواهند شد زیرا اینها که تحمل شنیدن حرف مطهری را ندارند، چطور می خواهند حرف موسوی و کروبی را بشنوند!!!!

کسی نیست بپرسد شما خودتان تحمل شنیدن حرف چه کسی را داشتید؟

چه در هشت ساله ی دوران جنگ چه در دوران خاتمی چه تا امروز که نماد کله شقی و تندروی بوده اید.

آقای تاج زاده که در دوران وزارت ارشاد آقای خاتمی با دوستانش همچون محسن آرمین آثار منتشره را به دلیل وجود کلماتی چون "لب به لب" و "روی هم رفته" سانسور می کردند و به قول دکتر کاشانی در دولت میرحسین رسماً وزارت ارشاد خاتمی همین افراد بودند که آیین نامه ی سانسور را ابلاغ نمودند، امروز از فقدان گوش شنوا و نبود تحمل سخنان مخالف ناله می کنند؟

اگر در کشور پس از انقلابی عمیق یک ضرورت وجودداشته باشد، قطعاً آن یک ضرورت "وجود نهادها و فرآیند نهادسازی ها" بوده است.

و تاج زاده و دوستان همفکرش از همان ابتدا نهادستیز ترین گروه ها در فضای انقلابی بودند.

اینان از مجلس به عنوان یک نهاد (Institution) توقع آزادی اندیشه و رهایی موسوی و کروبی از حصر دارند در حالیکه بزرگترین ضربه را به این نهادسازی (Institutionalizing) زمانی زدند که در دوره ی دوم ریاست جمهوری آیت الله خامنه ای، وقتی 99 نماینده ی مجلس رأی عدم اعتماد به موسوی دادند، کشور را به بحران کشانیدند و اسامی نمایندگان مخالف را از میان آراء مخفی بیرون آوردند و رسوای محل کردند. 

آن هم نخست وزیری که بر خلاف قانون مسلم عقل و دموکراسی بر رییس جمهور منتخب ملت به زور تحمیل شده بود. 

حال با نشخوار آراء مردم به کسی که خود جزو همان 99 نماینده ی مخالف موسوی بوده و قطعا آن روزها را فراموش نمیکند، در پی ایفای نقش حقیقی نهادی به اسم مجلس و احترام به سخن و نظر نمایندگان مردم مثل علی مطهری هستید؟ شما کدام نهاد را قبول دارید؟

مگر شما نبودید که وقتی در مجلس سوم رأی مردم به نمایندگان مطلوبتان حاصل نشد و در وزارت کشور آقای محتشمی پور دست بر آراء مردم بردید، شورای نگهبان را به عنوان یک نهاد برآمده از تجربه ی مشروطیت و دموکراسی های چندسالاری با ویژگی چند مجلسی، به ابتذال کشاندید و صندوقها را به شورای نگهبان برای بازشماری ندادید و نهایتاً با فحاشی های آقای مجید انصاری از طریق نطق رادیویی به شورای نگهبان، باعث رنجش خاطر و استعفای آیت الله العظمی صافی گلپایگانی از دبیری شورا شدید.

حال با وقاحت تمام در سال 88 نامه ی تظلم و فریاد عدالتخواهی میرحسین را خطاب به مراجع تقلید می نویسید؟

جناحی که بزرگترین نهادستیز در تاریخ انقلاب اسلامی بوده، چطور از لزوم رجوع به نهادی مثل دادگاه، گوش دادن به سخن مجلس و یا اجرای حق و عدل در خصوص مطالباتش سخن می گوید؟

نظرات 1 + ارسال نظر
راز چهارشنبه 1 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 10:18 ق.ظ

عالی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد