والعادیات

سوگند به نفسهای اسب مجاهدان

والعادیات

سوگند به نفسهای اسب مجاهدان

«تحریم ناعادلانه» چه معنی دارد؟

از یمن تدابیر عالمانه ی دولت دیپلماتهای باسواد رسیدیم به فصل نوینی از تحریم ها توسط کدخدایی که می خواستیم مشکلاتمان را با او حل کنیم.

حال که کفگیر به ته دیگ خورده و رسماً مسعود نیلی ـ مشاور ارشد روحانی و طراح اصلی برنامه های توسعه ی اقتصادی دوران هاشمی و خاتمی ـ اعلام کرده نمی توانیم تا به نتیجه رسیدن مذاکرات منتظر بمانیم و اقتصاد را صرف نظر از نتایج مذاکرات تدبیر خواهیم کرد، اکنون واکنشهای سخنگویان دولت جالب توجه است. این واکنشها که برخلاف ظاهر ادعای خودشان مصرف داخلی دارد تا مصرف بین المللی، گویی با مسلّم گرفتن بی شعوری ملت ابراز عمومی می گردد.

شاه بیت سخنان نوبخت و افخم در واکنش به دور جدید تحریم ها توسط آمریکا؛ «ناعادلانه بودن» تحریم هاست.

از دولتی که خود را باسوادترین می داند و منتقدانش را درس نخوانده و بیسواد مطلق می شمارد، باید این سؤال را پرسید که بر اساس کدام مبنای علمی می توان نظام تحریم ها در سیاست جهانی را «ناعادلانه» خطاب کرد؟

مگر در نظام موجود بین المللی با تمام بی رحمی اش، می توان سخن از عدالت و بی عدالتی زد و نگاه قدرت محور را ـ آنچنان که شما مدعی شناختش بودید و رقبا را از درک نظام امنیتی دنیا بی خبر می دانستید ـ همچنان اصل اساسی سیاست و موضوع اساسی مساله ی امنیت دانست؟

در دنیا کسی از کسی اجازه برای ضربه زدن به رقیب نمی گیرد و کسی هم از کسی شکوه نمی کند که چرا میزنی و یا این ضربه ای که میزنی نامردی است.

دنیا عرصه ی رقابت است و تا هنگامی که وارد مرحله ی بازتعریف خود و سپس روابط خود با دنیا نشویم نمی توانیم توقع داشته باشیم کسی عادلانه یا ناعادلانه با ما رفتار کند. اساساً در سیاست بین الملل سخن از عدالت بین واحدهای سیاسی در رقابتهای استراتژیک بی معنا است.

پس شما که بنا به تصریح شخص رئیس جمهور، از زبده ترین دیپلمات بین المللی در رأس تیم مذاکره کننده استفاده می کنید، چگونه از این ابتدائیات سیاست بین الملل بی خبرید. 

این بی خبری را در ورژن قدیمی آن، هنگامی که ظریف اعلام کرد اگر آقای اوباما قول بدهد ما قبول می کنیم می توان به صرافت طبع مشاهده نمود.

چرا اوباما بنا به گفته ی واضح سخنگویان شما در روز جاری، به تعهدی که در برنامه ی اقدام مشترک به امضا رسانده بود وفا نکرد و بنا به تصریح شما اقدام تحریمی امروز آمریکایی ها با برنامه ی اقدام مشترک در تضاد است!!!

پس در صحنه ی بین الملل نه کسی قول می دهد و نه اصلا می تواند قول بدهد و اگر هم مثل این اقدام مشترک قولی هم بدهد آنرا لزوماً اجرا نمی کند.

آن چیزی که بقیه را به اجرای تعهدات وادار می کند، ترس از واحد سیاسی مقابل است. همانطور که آمریکایی ها پس از شکست در ویتنام مجبور بودند به هر سازی که ویتنامی ها میزنند برقصند چون یانکی ها چاره ی دیگری جز تمکین از رقیب نداشتند.

امروز هم اگر ما از آمریکا نترسیم دوباره صنعت هسته ای خودمان را توسعه می دهیم نه اینکه به گفته ی آمانو حتی اورانیوم های زیر 5 درصدمان را هم اکسید کرده باشیم.

وقتی هیچ عاملی به عنوان جرم ظرفیت ساز در توان راهبردی خود باقی نگذاشته ایم، باید هم آمریکا تا جایی که تیغش می برد جلو بیاید و ما هم نهایتاً عاجزانه بگوییم «تحریم ها ناعادلانه هستند».


نظرات 2 + ارسال نظر
محمد چهارشنبه 10 دی‌ماه سال 1393 ساعت 01:55 ب.ظ

اگه از من می پرسی میگم احمدی نژادم اشتباه کرد که رفت مذاکره . مذاکره برای چی؟ برای اینکه غربی ها ما رو تایید کنن؟
من انقلاب کردیم که خودمون برای خودمون تصمیم بگیریم نه آمریکا. نه چند تا کشوری که خودشون سلاح کشتارجمعی دارن.

بعد آخرش بشیم مث شوروی و کشورهای اروپای شرقی در دوران جنگ سرد؟
مذاکره که عیب نداره
مدل مذاکره و نگاه به دنیا و روابط بین الملل مهمه!!!!

فاطمه پنج‌شنبه 11 دی‌ماه سال 1393 ساعت 12:06 ب.ظ

تحلیل بسیار خوبی بود.

خوبی از خودتونه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد