والعادیات

سوگند به نفسهای اسب مجاهدان

والعادیات

سوگند به نفسهای اسب مجاهدان

هشتاد و هشت انتخابات نبود! براندازی بود!

مستندی که این شبها در مورد وقایع 88 پخش می شود، حداکثر یک نوع از نگاه های متعددی است که می توان به این پدیده ی اجتماعی و سیاسی انداخت.
اما هر پدیده ی سیاسی، از آنروی که بذاته یک پدیده ی اجتماعی است، می تواند با یک نگاه سیستمی نگریسته شود. نگاه سیستمی به نگرنده الزام می کند تا کلیت پدیده را مشخص ساخته آنگاه به شناخت اجزاء مبادرت ورزد.
داده های اطلاعاتی ـ امنیتی پیرامون واقعه ی 88 نشان می دهد این رخداد، از ابتدا توسط ناظران سیاسی به عنوان نه یک انتخابات بلکه به عنوان «یک براندازی» مورد هشدار واقع شده بود.
به خاطر دارم در اولین نشست جمعیت پایداری توسط دوستان با پیامک دعوت شدم تا در قزوین به پای سخن دکتر زارعی بنشینم.
وی که به عنوان نماینده ی آیت الله مصباح در این نشست به ایراد سخن می پرداخت، ضمن اینکه نماینده ی مجلس بوده و هم اکنون نیز هست،سوابق طولانی حضور در سپاه و مسئولیتهای علمی در دانشگاه امام حسین (علیه السلام) در کارنامه ی خود دارد. 
به عنوان یک شاهد مثال، تحلیل وی را بازگو می کنم که می گفت: انتخابات 88 تنها انتخابات ایران بدون هرگونه تحریم حتی از سوی تندترین گروه های اپوزیسیون بود.
وی اضافه می کرد: نه تنها کسی و گروهی این انتخابات را تحریم نکرد، بلکه حتی گروهی پیدا نشد که ابتدا حرف از تحریم انتخابات بزند و بعداً حرفش را عوض کند و راه و سخنش را تصحیح نماید.
دکتر زارعی در ادامه گفت که بارها فعالان و سیاسیون هشدار داده بودند که این مساله و فرم حضور میرحسین موسوی نشان از یک براندازی دارد اما نهادهای امنیتی کشور از بیان این واقعیت سر باز می زدند.
آنچنان که شما هم می توانید به وضوح در فیلم اصیل و واقعی «قلاده های طلا» مشاهده کنید، معاون عملیات وزارت اطلاعات ـ یا همان دکتر رخ صفت ـ به سردار نیروی انتظامی که از تحرکات مشکوک ابراز نگرانی می کندو ماهیت مساله را جویا می شود، با آرامش و مضحکه می گوید: «شور انتخاباتی!!» 
این سخن عین کلامی بود که دکتر زارعی در همان نشست از قول نهادهای امنیتی کشور نقل میکرد. نهادهایی که بر خلاف هشدارهای دلسوزان، حضور میرحسین را نه تنها یک خطر و شروعی برای براندازی می دانستند، بلکه آنرا شور انتخاباتی از نوع طبیعی قلمداد می کردند.
دکتر زارعی بیان کرد، نهایتاً وزارت اطلاعات در اردیبهشت سال 88 رسماً اعلام کرد که این، انتخابات نیست و براندازی است!
حال اگر به ابتدای این سخن برگردیم که واقعه ی 88 به دلیل ذات سیاسی خود که طبیعتاً یک رخ داد اجتماعی است می تواند با نگاه کل گرای سیستمی مورد توجه و بررسی قرار گیرد، پس مستند این شبهای تلویزیون نمی تواند برای آگاهان سیاسی قابل هضم باشد.
کودکانه است فکر کنیم موسوی از روی لجبازی بر حقایق پشت کرد یا مناظره ی تاریخی باعث لجبازی شد و یا هاشمی چنین نامه ای نوشت و یا BBC آتش بیاری کرد.
اگرچه رهبری تصریح کردند ما شواهدی که اثبات کند سران فتنه جاسوس بوده اند در دست نداریم و برای ایشان هم چنین امری اثبات نشده، اما وقتی دشمن خارجی و رقبای منطقه ای می بینند کسانی پیدا شده اند که مسیر مورد علاقه ی آنان را هموار کنند، قطعاً در مدیریت این راهبران خودخوانده کوتاهی نخواهندکرد.
چگونه می شود این مستند را با آرامش به عنوان ابزار بیان حقایق بدون سوگیری نظاره کرد، در حالیکه در روزهای پیش از انتخابات 2000 نیروی امنیتی بیگانه از مرزهای رسمی ایران وارد کشور شدند و زیر گوش سیستم امنیتی ما توانستند این قصه ی سیاه را به پیش ببرند.
این چنین مجموعه های تلویزیونی بهتر است با یک نگاه کلی وارد بیان اجزاء واقعه شوند که فتنه ی 88 از اول یک براندازی بود نه یک انتخابات!
فرآیندی که ابتدای آن با همنوایی عجیب داخلی ها و خارجی ها بر سر یک موضوع آغاز شده بود:
هر کس به غیر از احمدی نژاد!  


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد