والعادیات

سوگند به نفسهای اسب مجاهدان

والعادیات

سوگند به نفسهای اسب مجاهدان

سیاستت چکاره؟

چرا یکی نیست به من بگه سیاستت چه کار است؟

از همه طرف بهمون ضربه وارد می شه و از هر کی یچی شنیدیم و می شنویم

انقدر دیگه آلوده ی این راه شدیم که از مدیریت و بساط امور مالی و صنعتی راه ادامه ی تحصیل رو کج کردیم رفتیم به سیاست...تا این همه حرف بشنویم و ضربه نوش جان کنیم....

بقول یکی از راننده های سرویس دانشگاه علامه تعریف میکرد از دوران سربازیش که سرگرد ارتش ازش می پرسه کجایی هستی؟ میگه کرمانشاهی!

میگه چرا شما کرمانشاهیا اینطوری هستین؟

من یه بار باید میرفتم پادگان صالح آباد کرمانشاه برای مأموریت 

نصف شب رسیدم کرمانشاه 

خب کرمانشاهیا به تخمه میگن چنجه!

دیدم یه عده ازین گردیا و معتادا نشستن لب خیابون آتیشم روشن کردن و گرم حالند

رفتم پرسیدم ببخشید این پادگان صالح آباد کجاست؟

یکی از اینا یدست برد آتیشو یه چرخی داد و زیر و رو کرد و بهم گفت:

کُرَه صالح آبادت چکارَه؟ بشین برا خودت چنجه بچَکان!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد