والعادیات

سوگند به نفسهای اسب مجاهدان

والعادیات

سوگند به نفسهای اسب مجاهدان

هفت ماه فرصت برای ایران یا برای آمریکا؟

دیداری با استاد هویت، قومیت خود داشتم 

بحث در باره ی سازمان پیمان امنیت دسته جمعی بود  

در انتهای دیدار قبل از خداحافظی، بنده را قابل دانست و برای سنجش من سؤال فرمود:  

تحلیلت در باره ی مذاکرات هسته ای چیست؟ 

خب علی القاعده زشت است در برابر استادی که کرسی روابط بین الملل دارد از تئورهای سیاست بین الملل استفاده کنی و زیره به کرمان ببری 

عرضه داشتم که می توان به این مذاکرات از جنبه های مختلفی نگریست مانند تمام پدیده های اجتماعی که در عرصه علوم اجتماعی مطرحند  

اما من می خواهم از جنبه ی تاریخی و سیاست داخلی به قصه ی مذاکرات با آمریکا نگاه کنم! 

اولین بار تابوی مذاکره ی گسترده با آمریکا در این دولت و بر سر این پرونده شکسته شد! 

این دولت مورد اطمینان ترین دولت برای نظام از سال 68 تا کنون بوده است! 

روحانی برای خود و آرائی که آورده مذاکره نمی کند بلکه برای نظام به میز مذاکره روی آورده است! 

تجربه ی تاریخی ما پس از رحلت امام و تغییر گفتمانی سیاست داخلی و بین المللی ایران، نشان می دهد؛ سوپر رادیکالهای حول امام که به جناح چپ معروف بودند با آن تغییر ناگهانی در سیاست ها، وارد یک شیب در تغییر درونی خود شدند! 

حضور دولت هاشمی که نماد آن تغییر سیاست ها بود و با اعتدال در روش سیاست خارجی نظام همراهی و پشتیبانی می شد، نتایجی به مراتب بهتر از دولت موسوی به بار آورد و کشور در همه ی عرصه ها معنای توسعه را مزمزه کرد  

اگر چه ما با مدل توسعه و مفهوم عدالت و اشرافیت در آن دوران سر بحث و مجادله داریم! 

نیروهای افراطی حول امام که به خوبی فهمیده بودند مدل چپ دوران سلطه ی آنان کشور را عقب نگه داشته  و این اعتدال کنونی،وضع کشور و ملت را بهبود بخشیده، دچار یک تغییر رادیکال شده و دگردیسی از سوپر رادیکال به سوپر لیبرال در آنان رخ داد. 

جناح دوم خرداد که برای نظام مایه ی دردسرهایی عظیم شد و همان نهاد سیاسی توانست بزرگترین تهدید برای نظام یعنی واقعه ی 88 را رقم بزند، حاصل همان شیفت ناگهانی در جهت گیری انقلابی به اعتدال اسلامی در قالب نگاه امّ القرائی به جمهوری اسلامی بود. 

حال اگر روحانی به عنوان نزدیک ترین رییس جمهور به نظام بخواهد در ظرف یکسال با آمریکایی ها به توافق برسد و مثل دوران هاشمی پولها را به کشور سرازیر کند و مشکل اصلی سیاست خارجی کشور یعنی دعوا با آمریکا را حل نماید و نهایتاً باعث بهبود اوضاع مثل دوران سازندگی شود، همان دگردیسی در انقلابیون پسا هشتادوهشتی رخ میدهد! 

یعنی انقلابیون امروز مثل پایداری ها و مانند آنان، می شوند همان دوم خردادی های هفت هشت سال آینده! 

پس روحانی و نظام نیاز دارد که با شیبی ملایم، کشور خصوصاً نیروهای داخلی را برای حل مسائل با آمریکا آماده سازد! 

این زمان هفت ماهه برای آماده ساختن فضای کشور و نیز فرهنگ سازی درونی جهت عادی سازی روابط با آمریکا و تغییر در نهاد سیاست خارجی کشور بیشتر مورد نیاز است تا آماده ساختن آمریکا برای حصول اطمینان از ایران! 

آمریکایی ها آماده شده اند که ایران را امتحان کنند و ایران هم خوب از این امتحان برآمده است. 

حتی اخباری به گوش می رسد که آمریکا از عربستان خواسته تا عادی سازی روابط با ایران را در دستور کار خود بگذارد. 

اگرچه واشنگتن از فرزند ملک عبدالله که فرماندهی گارد ملی سعودی را به عهده دارد خواسته به سمت عادی سازی روابط با ایران پیش بروند، اما عربستان گفته بگذارید آمریکا ایران را امتحان کند و هزینه اش را بپردازد. 

به نظر می رسد تاریخ نشان داده ایران چقدر برای رابطه هایی که تا کنون با آمریکا برقرار کرده هزینه مند بوده است! رابطه هایی مثل هنگامه ی حمله ی بوش پدر به صدام، حمله به افغانستان و طالبان یا مساله ی عراق پس از صدام! 

باید منتظر ماند و نتیجه را آنالیز نمود. 

نظرات 1 + ارسال نظر
راز چهارشنبه 5 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 02:22 ب.ظ

سیستماتیک فکر کردنم هنریه ها!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد