والعادیات

سوگند به نفسهای اسب مجاهدان

والعادیات

سوگند به نفسهای اسب مجاهدان

غدیر برای عدالت

من غدیر را می خواهم.... نه برای جشن ... نه برای خانواده و فرزند پیامبر بودن علی... نه برای اینکه قوم شیعه هویت یافته است.... همه ی غدیر را  میخواهم چون خدا تیغ برّان عدالت را منصوب کرد..... من برای عدالت خوشحالم... برای انسانیت و گفتن حق...

.....علی خلیفه شـد....

دیـد کـه بیت‌المال را خلیفۀ قبلی تقسیم کرده....

 اراضی مسلمین را بین مردم و خویش و قوم‌های خودش تقسیم کرده....

. چه کار کرد؟ او که مسئول نبود، می‌خواست با بزرگواری خودش مسئله را حل کند، اما نکرد....

 فرمود: «ألا إنَّ کُلَّ قَطِیعَةٍ أقَطَعَها عُثمانُ أو مالٍ أخَذَهُ من بَیتِ مالِ المسلمینَ فَهُوَ مردودٌ عَلَیهِم.» هرچه خلیفۀ پیشین از مال خدا به کسی داده و تقسیم کرده و هر زمینی را که به کسی بخشیده، باید برگردد. من ساکت نمی‌شوم که این مال دست شما باشد. «فإنَّ الحَقَّ القَدِیم لا یُبطِلُهُ شَیٌء.» حق مشمول مرور زمان نمی‌شود، حقِ مردم با سند باطل نمی‌شود....

من برای این عدالت جشن می گیرم...


نظرات 1 + ارسال نظر
راز دوشنبه 21 مهر‌ماه سال 1393 ساعت 10:45 ق.ظ

بغض چندین ساله ی ما باز شد
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد

یا علی گفتیم و دریا خنده کرد
عشق ما را باز هم شرمنده کرد..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد