والعادیات

سوگند به نفسهای اسب مجاهدان

والعادیات

سوگند به نفسهای اسب مجاهدان

ایمان آوردم به مهدی!

امروز ایمان آوردم 

ایمان آوردم! یقین کردم! 

مهدی هست و به دعای شکسته دلان نگاه میکند و حیله گران متکبر را به زیر می کشد 

یقین کردم که مهدی منتقم است! 

هرجا که ظلم دیدی ذکر مهدی را فراموش نکن! 

مهدی جان! به عالم می گویم که توسل به تو ثمر دارد! 

من به تو یقین کردم! بقیه خودشان می دانند! 

نظرات 1 + ارسال نظر
نادم سه‌شنبه 31 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 08:36 ب.ظ http://aziiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiizam.blogsky.com

در این ناممکن چگونه مانده ام؟!
در این محال چگونه بوده ام؟
پرسیده بودی از من؟!
چه می گفتم وقتی خودم هم نمی دانستم!
نمی دانستم چه شد که پای دلم لغزید و دیگر هیچگاه مثل قبل نتوانست استوار گام بردارد!
می لنگید پای دلم هر جا که به نشانی از تو می رسید...
کاش می دانستی... کاش می دانستی...
کاش می دانستی عزم رفتن که کردی... پایان من آغاز شد!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد