والعادیات

سوگند به نفسهای اسب مجاهدان

والعادیات

سوگند به نفسهای اسب مجاهدان

ریختن آبروی متخلفان در مکتب علی

   چند ماه پیش با تغییر رؤسای دانشگاه های کشور، گروه حقوق دانشکده ی حقوق و علوم سیاسی اقدام به تشکیل جلسه ای نمادین کرده بود تا امید خود را برای احیای "رشته ی حقوق بشر" در دانشگاه به زبان آورد.

کسی به سخنان تکراری اساتید حقوق گوش فرا نمی داد. کلماتی مثل اعلامیه ی جهانی حقوق بشر که صدبار شنیده ایم و هزار بار هم از نقض آن در کشور باخبر شدیم و شاید هم دیده ایم. 

گوشها آماده بود تا سخنان رییس جدید دانشگاه را که از همان دانشکده اما از گروه روابط بین الملل بود بشنود. چنین هم شد و با اتمام سخن وی و پاسخگویی او به سؤالات ارسالی سالن دانشکده نیز خالی شد. 

تمام همت این رییس نصب شده از جانب اعتدال بر این بود که بگوید "بین حقوق بشر و قوانین اسلام برخورد و تناقضی نیست."

کسی از اسلام و قرآن و اهل بیت مظلوم پیامبر چیزی نپرسید. کسی پیدا می شد که از مطرح نکردن آیین حقوق بشر کورش گله کند اما فقط یکی سؤال خود را از نظرگاه اول مظلوم عالم "علی" مطرح کرد. 

سؤالی دائر بر این که "با توجه به لزوم برخورد با متخلفان در امور مالی بیت المال، آیا می توان و باید آبروی خائنین را برد یا نه؟"

استاد روابط بین الملل و رییس جدید، ضمن حمایت از برخورد حتمی با متخلفان خصوصا خلافکاران مالی بر این نکته تاکید کرد که آبروی مسلمانان مثل همه ی مردم محترم است و رسیدگی در محاکم باید صورت گیرد اما بردن آبروی آنان بر خلاف حقوق بشر است. 

بماند که همفکران او و دوستانش نه فقط تخلفات مالی مخالفین خود را برملا شدنی حتمی می دانستند بلکه از زدن تهمت های مالی به صورت علنی بدون هیچ مدرکی ابا ندارند.

اما همان سخن اول را به عنوان یک تئوری از مسائل حکومت داری به نقد بنشینیم و بر مظلومیت علی و راه عدالت او بیشتر مویه کنیم. 

وقتی که نامه ی بیستم نهج البلاغه را می خوانیم آنجا که خطاب به زیاد به عنوان جانشین عبدالله بن عباس در بصره می نویسد:

"وَ إِنِّی أُقْسِمُ بِاللَّهِ قَسَماً صَادِقاً لَئِنْ بَلَغَنِی أَنَّکَ خُنْتَ مِنْ فَیْ‏ءِ الْمُسْلِمِینَ شَیْئاً صَغِیراً أَوْ کَبِیراً لَأَشُدَّنَّ عَلَیْکَ شَدَّةً تَدَعُکَ قَلِیلَ الْوَفْرِ ثَقِیلَ الظَّهْرِ ضَئِیلَ الْأَمْرِ وَ السَّلَامُ "

« و همانا من به خدا سوگند می‏خورم، سوگندی راست. اگر مرا خبر رسد که تو در فیی‏ء مسلمانان (اموال عمومی مسلمین) اندک یا بسیار خیانت کرده‏ای، چنان بر تو سخت گیرم که اندک مال مانی و درمانده به هزینه عیال، و خوار و پریشان حال، و السلام. »

در مکتب علی اگر دست درازی، اندک یا وسیع به اموال عمومی صورت گیرد، نه تنها به جامعه معرفی می شوی، بلکه خوار و پریشان حال می گردی و چنان از کار بیکار می شوی که برای نان خود و عیالت درمانده گردی.

اگر عاملان حکومت اسلامی بدانند در صورت دست درازی به اموال مسلمین چنین بلایی بر سر آنها می آید، جرأت حتی قبول کردن پستهای مدیریت را خواهند کرد؟

به نظر شما کدام یک از این دو نظر می تواند راه درست تری برای حفظ حقوق انسانها و رعایت حقوق بشر باشد؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد