والعادیات

سوگند به نفسهای اسب مجاهدان

والعادیات

سوگند به نفسهای اسب مجاهدان

فساد سلامت

مناظره ی این هفته ی شبکه یک تلویزیون ابعاد اعجاب آوری از مدیریت این مملکت را به منظر عموم نمایان ساخت. مشکل حل ناشدنی سلامت!

شاید برخی دوره ی رسیدگی به مافیاهای قدرت و ثروت را پایان یافته بدانند و مبارزه علیه آن را توهم و شعار کاسب کارانه تلقی کنند. با نگاه به دوره های مختلف تاریخ، هیچگاه خاصیت عدالت طلبی خفته نبوده و اصولاً این خواست، ریشه در ذات و فطرت انسانی دارد. شاید این خواسته خود را در قالب نمادهای دیگر نشان دهد ولی هرکس که در نهایت شکست خورده ی واقعی، نه ظاهری، در نزد افکار و قلوب ملت ها بوده همانی بوده که از عدالت غفلت کرده و هرآنکس که نامش بر تارک بشریت نورافشانی میکند راهی جز اجرای عدالت طی نکرده است.  

مناظره ی جمعه ی این هفته ی سیما، تکانه های شدیدی پیش روی آنان که از اندیشه بهره می برند و به قول قرآن "اولوالالباب" هستند قرار می دهد. شاید شک نکنید که هرکس اولین دعایش سلامتی برای بهترین ها و عزیزترین کسانش می باشد و شاخص ترین گرفتاری ضربه به سلامتی است. برای همین امر هم نظامی برای سلامت تشکیل شده و بشر به این سازماندهی پیچیده دست یافته و هم متأسفانه در این نظام که به خاطر اهمیت اش به نقطه ای راهبردی تبدیل شده سخن از همان "مافیای همیشگی" به میان آمده است.

البته این ساختار به هم تنیده توانسته چنان فرهنگ سازی کند که در اجتماع ایرانی طبقه ای خاص را به عنوان متولیان سلامت به جامعه عرضه نماید به نحوی که آنان به وضوح خود را از سایر طبقات برتر و مجزا بدانند و لایق تفاخر و تبرّج باشند.  

این ساختار برتری جوی فرهنگی مثل هر تفاخر فرهنگی دیگر کوشیده بر مغز و دل اجتماع به حدی رسوخ کند که هرگونه تحکم و علوّ را که خویی فرعونی است و برای هر قشر و فردی ناپسند است، برای خویش امری عادی و حق به جانبانه به حساب آورد.

پیام اول مناظره ی جمعه در نظر سنجی عمومی برنامه خودنمایی کرد که قاعدتاً باید بیشترین بیننده ی آن خود اطبّاء باشند اما با کمال حیرت مشاهده شد که 86 درصد بینندگان به این نکته معتقد بودند که درآمد پزشکان نسبت به سایر اقشار فارغ التحصیل به نحو غیرمنصفانه ای بیشتر است. از یکی از میهمانان برنامه نیز سؤال شد که یک پزشک با این همه درس چرا نباید درآمدش بیش از سایرین باشد و او پاسخ داد که مگر یک استاد ریاضیات یا حتی سایر رشته های علوم پزشکی کمتر از یک پزشک درس می خوانند و زحمت می کشند؟

همین نکته کافی بود تا برداشت عمومی ملت به نحو قیاسی به دلایل مشکل افزایی نظام سلامت کشور ورود کند که در این میان 3میهمان از 6 میهمان اتفاق نظر داشتند که البته 2 تن از آنان سابقه ی وزارت و کار اجرایی طولانی را بر تارک داشتند.

تلخیص کلام آنان که به نظر نگارنده ی این سطور به پشتیبانی آمار و اعداد ارائه می شد ناظر به بیخودی ناله کردن از کمبود منابع و بودجه بود و اینکه راه حل در "شفاف ساختن" فعالیت سازمان نظام پزشکی و اطبّاء کشور و مشکل در "فرار از قانون" این ساختار حیاتی است. قوانینی مثل اجرای پزشک خانواده و محاسبه ی دقیق بهای تمام شده ی نگهداری از بیمار که همواره در ساختار ما مغفول مانده و آگاهانه از دید مردم پنهان شده است.  

حمله ی زیبای جوان 30 ساله ای که عضو هیأت علمی یک پژوهشگاه است و با تخصص در اقتصاد سلامت به آمار تکان دهنده ی تفاوت ایران با کشورهای حتی اروپایی در سهم پزشکان از درآمد عمومی اشاره می نمود، وضعیت را بر نماینده ی دولت و سازمان نظام پزشکی تنگ ساخت و آنان را به واکنشهای انفعالی و بازاری وادار کرد. بازاری از اینرو که آنان بر خلاف سه میهمان دیگر، بیشتر به دنبال فعالیتهایی مثل محاسبه ی بهای تمام شده و بالابردن مداوم تعرفه ی پزشکی بودند و البته نماینده ی دولت از یک فقر اجمالی در ارائه هرگونه برنامه و استراتژی مدون در این حوزه رنج میبرد که مثل سایر ابعاد برنامه های دولت از تبیین برنامه عاجز بوده است.

البته این امر هم واضح است که دولت فعلی برنامه ی جدیدی جز مدل مدیریت ایام سازندگی ندارد و چشم امید اصلی آن به بازشدن قفل دلارهایی است که کدخدای جهان به دامانش باید سرازیر کند. بدون اینکه تلاشی برای توسعه عدالت و تعدیل درآمد داشته باشد و اگر بتواند مثلاً در این حوزه یعنی سلامت کاملا به سوی خصوصی گرایی برود و همانند حرف خانم ابتکار که هرکس نمیتواند آلودگی تهران را تحمل کند مهاجرت کند، بد نمیداند که بگوید هرکس پول ندارد مثلاً پزشک متخصص نداشته باشد یا بیمارستان خوب نرود!

شاهد این قیاس هم همان سخن معروف کرباسچی شهردار تهران در دوران سازندگی بود که هرکس درآمد ندارد در تهران زندگی نکند. بر همین سبیل میتوان طبق گفته ی دکتر مصری در این مناظره که هر نوع عمل جراحی در تهران ۲و 3و یا 4 برابر یک شهرستان مثل یزد است، به پیش بینی آینده ی مدیریت کشور نیز رسید که البته نظام سلامت از همان نوع است. خصوصا که وزیر موجود این دولت نیز از میان همان پزشکانی است که درآمد نجومی داشته و مبلغی حول 1000میلیارد به عنوان دارآیی خویش به قوه ی قضائیه اعلان نموده است.

این وزیر که تازه از محبوب ترین وزراء در میان برخی ساده لوحان اصول گرا و مانند آنان است، از میان همان قشری است که بی دلیل در این کشور درآمدشان تا 37 برابر بیش از سایرین است و به گفته ی دکترطریقت منفرد در این مناظره درآمد یک چشم پزشک در ایران در بخش دولتی طیّ یک ساعت معادل درآمد همان متخصص در آلمان طیّ یک ماه است!!!! سؤال اینجاست که با نگاه ذاتاً سرمایه دار و نئولیبرال این دولت، چنین وزیری که تا مغز استخوانش را برتری در پول و درآمد احاطه کرده، چگونه می خواهد این درآمد کذایی را که گاهی تا صدبرابر بین حتی پزشک عمومی و متخصص فرق میگذارد، به عدالت نزدیک کند؟؟؟؟

نتیجه ی این استعلاء این خواهد بود که باندهای قدرت و ثروت حول این مفهوم اجتماعی و آبراه درآمدی تولید شده و هم افزایی می کنند و یکی از خطرناکترین مافیاها را میزایند. مافیایی که روی نفت و مسکن و طلا را کم کرده و شرمنده ی سازماندهی عنکبوتی خود می سازد.

اگر نخواهیم بپذیریم که پزشک شاغل در بخش دولتی مثل تمام دنیا حق ندارد در بخش خصوصی فعال باشد، همچنان باید داغ تشکیل کارتل های درمان، و آن هم فقط درمان و نه بهداشت و سلامت، در میهن خود را تحمل کنیم و دم بر نیاوریم. این نگاه است که بدون تفکیک بخش نظارتی یعنی وزارت بهداشت از بخش صنفی سلامت، مولد هزینه های سرسام آوری است که به قول آن سه میهمان مناظره، چاه ویل برای مکیدن پول  بی زبان این ملت شده است.

ننتیجه از این هم فراتر می رود وقتی مصیبت به همان کارتل های مورد اشاره می رسد و تشکیل بیمارستان های خصوصی توسط مسئولین دخیل و صاحب نفوذ در نظام سلامت عارض می شوند. عارضه ای که با بیماری مافیائی خود اول ناظرین وزارت بهداشت را بر سرسفره می نشاند و مسئولین دانشگاه های علوم پزشکی را بدون هیچ واهمه ای از افکار عمومی به سهام دار عمده ی این بیمارستانها منصوب میکند و سودهای چرب بر حلقوم آنان می بندد. خلأ قانونی هم که الحمدلله اپیدمی شایع این کشور است و البته ساختارهایی مثل کمیسیون بهداشت و درمان مجلس هم مثل همان وزیر بهداشت از روزی های فراوان خدادادی بهره مند هستند و اگر هم بخواهند چرب و شیرین دنیا اجازه نمیدهد دم  بر آورند. کاش نهادهای امنیتی مستقل، اقدام به انتشار فقط درآمدهای ماهیانه ی اعضای کمیسیون بهداشت و درمان مجلس یا سرمایه گذاری ها و سهام های رؤسای دانشگاهی علوم پزشکی نمایند تا فقط افکار عمومی بدانند هرکس از چه مقدار درآمدی برخورد است و متعلق به کدامین قشر مردم این سرزمین است!

 

یا به عنوان یک شاخص فساد به مردم هر شهر گزارش شود که هر نماینده ی وزارت بهداشت در هر استان، یعنی رئیس هر دانشگاه پزشکی، چه میزان از بستگان خویش را در پست های کلیدی محل کار خود جای داده و آیا در هر حوزه سلامت و درمان در جای جای این کشور چه میزان خطر وجود باندهای مدیریتی و اقتدارهای مافیایی استشمام می شود. مثلا چگونه می شود یک نفر را با تغییر معاون آموزشی دانشگاه و رئیس هیأت اجرایی جذب هیأت علمی و گزینش اساتید، به عنوان هیأت علمی به جامعه دانشگاهی غالب کرد و البته از نظر همه هم مخفی کرد که نمره ی نظر خواهی فرد غالب شده در میان دانشجویان دانشکده های مختلف چقدر پایین است و نهایتاً هم آب از آب  تکان نخورد.

باز هم در نهایت به همین نقطه می رسیم که پشت تمامی این بازی ها و سیاه کاری ها، دست همواره آهنین سیاستمداران بی رحمی نهفته است که با تأمین منافع کلیدی و بقایشان بر تخت قدرت، این چله نشینان هماره ی پست و مقام را تأیید میکنند و شوربختانه توهّم و حدس ما آخرالامر درست از آب در آید که آخر این نخ، به دست همان پدر خوانده ی همیشگی است!

اما ظهور انقلاب جهانی عدالت نزدیک است و خداوند وعده فرموده که خار کننده ی متکبران خواهد بود! 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد