والعادیات

سوگند به نفسهای اسب مجاهدان

والعادیات

سوگند به نفسهای اسب مجاهدان

اقتدا به آل ابوسفیان

همانقدر که نام سیدالشهدا و آل رسول را در این روزها بیشتر می شنویم همان اندازه هم نامهای سیاهی را می شنویم که تاریخ از گنجاندن آن اسامی در خود سرافکنده است.

منشور ایمان و دلاوری و مانیفست آزادگی روزانه ما،همان زیارت عاشورایی است که به راهبرد ابدی ما همواره پای می فشارد که؛ أنی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم! 

 

 

این مانیفست بلند مرتبه و بی بدیل ایمان و آزادگی مکتب آل رسول، پا به پای ایمان به شهید یوم الطف، برائت جویی از اسامی کریهی را گوشزد می کند که درنده خوئی آنان تا هنگامی که انسانیت بیدار است چشمها را اشک بار می کند.

آیا همان اندازه که به نام خوبان این مانیفست انسانیت و مردانگی اندیشیده ایم به دلایل تأکید این کلام وحیانی یعنی زیارت عاشورا بر یادآوری نام های زشت کتاب تاریخ هم فکر کرده ایم؟

کافیست به همان اولین نامی که به لعن در زیارت عاشورا آمده توجه کنیم؛ ابوسفیان!!

چرا نام پیامبر و علی و اولادش در برابر ابوسفیان و معاویه و یزید قرار گرفته و آل ابوسفیان و آل زیاد و مروان در برابر اهل البیت و اصحاب الحسین و اولاد الحسین قرار داده شده است؟

هزار هزار دلیل برای این تقابل است که توجه به آنها بشر را برای ابد از تربیت سیراب و برای اصلاح آرامش می بخشد.

فقط کافیست به یکی از بارزترین این ویژگی ها بیاندیشیم!

 ابوسفیان و معاویه و آل خبیث این بذرهای متعفن، خداوندگاران مکر و حیله بودند! 

از آل کدامیک از جبهه ها هستیم در این محرم سراسر مبارزه و جهاد و آزادگی؟

آنانکه مرتب برای دیگران نقشه می کشند می توانند ادعا کنند زیارت عاشورا می خوانند تا در شط خروشان حسینی جان خود را جلا بخشند؟

مکر و حیله از طرازهای بارز شخصیت های لعن شده در زیارت عاشوراست نه از آنان که "بذلوا مهجم دون الحسین علیه السلام"!!!!

کسی را میشناسم که از شاگردان کلاسهای مداح بی حیا و بددهان عورتی بوده است که متاسفانه هنوز هم از نان اباعبدالله یکه تازی و گردن کلفتی می کنند و قطعا به موازات مداحی یا بهتر بگوییم خوانندگی، درس بی حیائی و بی ادبی و فحاشی هم از مربیان خود آموخته اند.

این فرد که بعد از عمری بی کاری و علافی و تأثرات روانی ناشی از ناکامی های اجتماعی بواسطه ارتباطات فامیلی به پستی دست پیدا کرده است، به یکی دو نفری که زیر دستش بوده اند ابراز داشته؛ اگر از دستور من سرپیچی کنید چنان برایتان می زنم که نفهمید از کجا خورده اید!!!!!

آن دیگری را میشناختم که از اداره کنندگان مراسم هرروز زیارت عاشورا در اداره دولتی!!!!! خود بود و البته به هیچ جای دیگری راه نداشت حتی تکیه اطفال نوجوان! 

این فرد را اگر در یک کلام بخواهم برای شما ترسیم کنم تا تصویرش را به ذهن راه دهید او را نماد بدگویی، تخریب، تهمت، نقشه کشی و پرونده سازی و گزارش نویسی علیه مردم معرفی خواهم کرد.

وقتی کسی از محیط کار با او جدا میشد همه به واسطه این استخلاص به او تبریک میگفتند و نوید آرامش روحی و ثبات روانی را به وی می دادند.

وقتی کسی هنر خود را در مکر برای دیگران میداند و افتخار می کند که توانش برای حیله گری بسیار بالاست، چگونه میخواهد در تقابل سپاه مردانگی و آزادگی با لشگر حرمله و پسر مرجانه، خود را همرکاب سالار مردان و راستگویان بداند؟؟؟

در لحظات جان دادن سردار سرجدای دشت عاشقی، همو اینگونه با خدای خود گفتگو کرد که خدایا بین ما و قوم ما به حق حکم کن که آنان به ما نیرنگ زدند و ما را خوار داشتند و ما را کشتند!!!

مکاران به آل ابوسفیان اقتدا کرده اند! 



نظرات 2 + ارسال نظر
غاده یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 10:46 ق.ظ

سلام خیلی زیبا و درست گفته شده:) دستتون درد نکناد اجرتون با امام حسین التماس دعا

قاصدک یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 07:29 ب.ظ

برئت الی الله و الیکم منهم و من اشیاعهم و اتباعهم و اولیائهم؛ یا ابا عبدالله انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم الی یوم القیامه

طرح وبلاگتونم خیلی خوب شده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد