والعادیات

سوگند به نفسهای اسب مجاهدان

والعادیات

سوگند به نفسهای اسب مجاهدان

هاشمی، توهم یا واقعیت!

شاید نگاه دم دستی به تحلیل ها و شعارهای مخالفان دولت عدالتخواه این نکته را به راحتی به ذهن متبادر کند که در آستانه انتخابات مجلس نهم، حمله تفکر عدالتخواهی و یا به عبارتی حامیان دولت به هاشمی رفسنجانی ریشه در نوعی توهّم و شاید بهره برداری سیاسی و یا تاکتیک انتخاباتی داشته باشد.  

در القای این نکته مسلماً گفتارهای سیاسیون زین و رکاب کرده برای صندلی های مجلس نقش اساسی و حیاتی بازی می کند و می کوشد استفاده از لج ملی درضدیت با هاشمی را برگه سوخته جریان دوستدار احمدی نژاد معرفی کند.  

همین یک نکته حاوی واقعیتهای مهمی است که با اندکی تأمل به راحتی آشکار می گردند و مهر از سر رازهای سیاسی موجود در جامعه بر می دارند. 

نخستین نکته آنکه چه حضور هاشمی در عرصه انتخابات مجلس به عنوان شخصیتی همیشه صحنه گردان، واقعیت داشته باشد و چه توهم باشد، تحلیل گران و حمله کنندگان به جریان ضدهاشمی مسأله قابلیت منفی در وجود هاشمی و ایستادگی ملی در برابر وی را مسلّم و بعنوان فرض اولیه مطرح می کنند و چه بخواهند و نخواهند به تمام خلائق فریاد می کنند که این سیاستمدار کهنه کار تنها به عنوان عاملی جهت برانگیختن لجاجت ملت حق جو و عدالت خواه مورد استفاده قرار می گیرد و این امر ریشه در اوج بیزاری مردم از وی دارد.  

 

 از سوی دیگر اگر بپذیریم که جریان مخالف دولت که شرح مقاصد آنان برای ضربه زدن به دولت در وقت خود تحلیل خواهد شد، هاشمی را کیسه بوکس حامیان دولت می داند که بعنوان لولو در مزرعه انتخابات علم می کنند، باید یکی از وجوه دوگانه ذیل را برای ماهیت هاشمی و جریان حول محور او بپذیریم: 

یا هاشمی از عرصه سیاست کشور حذف شده و دیگر کاری به کار احمدی نژاد و دولت و 25میلیون رأی ضدهاشمی ندارد و یا در وجه دوم جریاناتی از دل اصولگرایی می خواهند هاشمی را از اساس صالح و دلسوز برای ملت و نظام معرفی کنند و این مفهوم را به نحوی مخملین جا بیاندازند که جریان هاشمیسم توسط احمدی نژاد و استراتژیست های وی باد شد تا بر طبل توخالی آن بدمند و با تخریب وی از گرده ملت بار بکشند! 

هر کدام از مفاهیم بالا را که بپذیریم باید اعتراف کنیم سخن احمدی نژاد و جریان بیست و پنج میلیونی وی در مسیر درستی قرار گرفتند و البته روشنگری های از جنس مناظره تاریخی 13خرداد کاملا بجا و منطبق با صحت بوده اند.  

در صورت پذیرش فرض اول باید قبول کنیم که هاشمی علی رغم تمامی ادعاها و تجربه هایش بالاخره ازدست مردم ضربه ای کاری خورد و به پس معرکه پرتاب گردید و خواست ملت در چهره و سخنان احمدی نژاد متجلی گردید و تبدیل به مشتی آهنین برای تخریب استوانه مزاحم در بزرگراه انقلاب و ایران گردید که در نهایت توانست به توفیقی مثال زدنی دست یابد و مبارزه را برای آرمان محرومین به حداقل منزلی قابل قبول برساند. 

اما اگر این برداشت از همهمه های مخالفان دولت محرومان را مردود به حساب آوریم و به سراغ سناریوی دوم برویم اوضاع به مراتب بدتر خواهد بود. 

اگر بپذیریم که هاشمیزه کردن تقابل انتخاباتی توسط احمدی نژاد یک توطئه بوده است و در مناظره تاریخی این صحنه چیده شد که البته اصولگرایان معتقدند به طراحی شخص مشایی این جنگ روانی صورت پذیرفت، باید بلافاصله سؤال کرد قابلیت اجتماعی این حمله روانی ازکجا به این حد در جامعه پدید آمد که جریان هاشمی ستیز دولت توانست با درک هوشمندانه از وضعیت کشور، اینچنین به توفیق 25میلیونی دست یابد؟ 

البته چون خورشید ظهرگاهی آشکار است که نه هاشمی از صحنه اجتماع سیاسی حذف شده و نه اصولگرایان می کوشند نفرت ملت از وی را نادیده بگیرند و نقش منفی ساز او در معادلات سیاسی را رد نمایند، بلکه کوششهای اینچنینی نشان می دهد که نقشه داران برای سرنگونی احمدی نژاد در سودای آنند که برگ برنده دشمنی هاشمی را از دست دولت بگیرند و او را از مزیت رقابتی حضور در خط مقدم اعتراض و انتقاد ملت محروم نمایند.  

اما حضور فعالان حزب الله در فضای مجازی که پیش از این در تسخیر اشرافیت بود،دماسنجی برای آینده های نزدیک سیاسی به دست می دهد که ذهن هوشیار را از آنچه رخ خواهد داد باخبر می سازد. 

فضای مجازی و تالارهای گفتمان جوامع اینترنتی به دلیل آزاد بودن گفتگو و بی واهمگی از خطر اخراج و برخورد و داغ و درفش نشان می دهد در کنار استراتژی خلع سلاح دولت از مزیت هاشمی ستیزی، جریان ضددولت می کوشد ضمن کوبیدن بیرحمانه احمدی نژاد به آرامی هاشمی و جریان اصولگرای ارادتمند به وی را به زندگی سیاسی بازگرداند و قطره قطره او را در ورای اعتراضات متعدد مردم تطهیر نموده و اوضاع را به ماقبل 84 برگردانند. 

البته پیش بینی های سیاسی همواره با درصدی از خطا مواجه خواهند بود ولی هنگامی که دراصل قضیه به تحلیلی درست نائل شویم به میزان مطلوبی از دشمن جلو خواهیم بود. 

جریان تطهیر کننده هاشمی که اینبار با حربه ضدولائی بودن احمدی نژاد به میدان می آید، نمی داند که هاشمی هدفی جز خواباندن مرکب عدالتخواهی یعنی دولت مردمی ندارد ولو اینکه از طریق تعظیم جایگاه ولایت و دیانتی باشد که در دوسال گذشته اوج پایبندی خود و خانواده و یارانش را به آن نشان داده است.   

این استراتژی پیچیده که می خواهد پدرخوانده های سیاسی و اقتصادی برای همیشه بمانند و به مردم ستم کشیده و محروم پاسخگو نباشند، باتطهیر هاشمی می کوشد دولت را از حربه مهمی در مبارزه خالی نماید و با بازگرداندن هاشمی به قدرت نوعی دهن کجی به ملت و دولتی که به ضدیت با هاشمی بر سر کار آمد بنماید و آنگاه به آرامی با تسخیر مجلس و کاستن از پشتوانه مردمی دولت، رؤیای خلع سیاسی رئیس جمهور و دفن او برای همیشه را به مثابه سیلی جانانه ای به ملت تعبیر سازد. 

نظرات 2 + ارسال نظر
راصد جمعه 9 دی‌ماه سال 1390 ساعت 02:03 ب.ظ

سگ زرد برادر شغال

اندیشه روشن دوشنبه 12 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:33 ق.ظ http://andisheroshan1.blogfa.com

با سلام
وبلاگ زیبای شما در قسمت پیوندهای لینک باکس ما ثبت شد. شما نیز اقدام متقابل انجام دهید. لینک باکس حامیان دولت با هدف تجمیع رسانه های حامی گفتمان دولت ولایی وارد عرصه شده است تا انشاله بر فضای بی منطقی و تهمت رسانه های اقتدارگرا علیه دولت ولایی غلبه کند. شما نیز وبلاگها و سایتهایی که حامی دولت می باشند و در لینک باکس ما حضور ندارند را معرفی کرده تا لینک کنیم. با وبلاگها و سایتهای حاضر در لینک باکس بیش از پیش ارتباط بگیرید. اندکی صبر سحر نزدیک است

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد