والعادیات

سوگند به نفسهای اسب مجاهدان

والعادیات

سوگند به نفسهای اسب مجاهدان

حاصل عشق مترسک به کلاغ

عنوان این نوشته را از مطالب پشت کامیونی و درونمایه اش را از واقعه برکناری فرماندار شجاع شیراز برگرفته ام. 

همان فرمانداری که در عرصه مدیریت جمهوری اسلامی به مثابه بمب خبری عمل کرد و گوش تمامی آنانی که رگی برای غیرتمندی دارند را به جنبش وادار کرد. البته از صدا و سیما چنین تحرکاتی قابل توجه و تقدیر است اما از جامعه عدالت خواهان و آزادگانی که در این کشور گریبان می درانند این سکوت بسیار نابخشودنی است.  

 

 

جالب اینکه این واقعه عجیب و شاید هم عظیم و البته بی نظیر در دهمین سالروز صدور فرمان هشت ماده ای رهبر حکیم انقلاب جهت مبارزه بی امان با فساد رخ داده است و البته نشان داده که آن فرمان به چه میزان حیاتی و بر مبنای ضرورت و حکمت صادر شده و هم اینکه مدعیان دفاع از ولایت و سرسپردگی و جان نثاری در مسیر آن مقتدای حکیم به چه میزان در تحقق خواستهای امام خویش راستگو بوده اند.  

چه اینکه اگر مدعیان ولایت محوری و ذوب در مقام عظمای ولایت دغدغه اجرای خواستهای ایشان را داشتند که البته خواست شخصی به حساب نمی آید بلکه تماماً در راستای اعتلای خواستهای حقیقی اسلام به شمار می رود و در تکاپو و از دست دادن خواب و خور خویش جهت سازمان دادن به عدالتخواهی و فساد ستیزی بودند امروز وضع یک فرماندار (نه یک آدم عادی پابرهنه) در برملا ساختن فساد سازمان یافته این گونه تأسف برانگیز نمی بود.   

 

 

فرمان مهم آن امام فرزانه نیز اختصاص به چند صباح پیش ندارد بلکه گذشت ده سال از صدور آن نشاندهنده در اختیار داشتن وقت فراخ برای هرآنکسی است که با سودای عدالت طلبی سر در راه اجرای فرامین حکمت فزای رهبری دارد اما نتیجه این شده است که یک فرماندار با حمله به یک فساد دست چندمی یعنی ده میلیون ناقابل به عنوان پاداش و احیاناً چند زمین خواری دم دستی از نوع آفتابه دزدی، به سهولت جرعه ای دوغ از کار خویش عزل و به ناکجاآباد سیاست پرتاب می شود. 

کاش تمام ایران هم شاهد حضور مردانی چون قاسمی، فرماندار معزول شیراز می بودند تا عطر عدالت خواهی مشام ملت مسلمان را عطرآگین می ساخت و میوه ساختاری که خمینی کبیر (قدس سره) بنا نهاد جان متشنج از بی عدالتی این جامعه را آرام می ساخت. 

آری میوه حکومت اسلامی چیزی جز اجرای عدالت نیست. همانطور که رهبر عزیزمان تصریح کرد که مشروعیت ما به اجرای عدالت و مبارزه با فقر و فساد است و مقتدای صالحان و عدالت خواهان حیدر کرار بر منبر شقشقیه خود فریاد زد که اگر نبود پیمانی را که خدا از دانشمندان گرفته است تا دربرابر شکمبارگی ظالم و گرسنگی مظلوم  سکوت نورزند، افسار شتر خلافت را بر گردنش می انداختم.  

 

پس هرکس دل در گرو اعتلای جمهوری اسلامی دارد و حاضرست جان و البته و صد البته آبروی خویش را در راه ولایت فدا نماید، دست بر گلوی بی عدالتی ها و فسادها بفشارد. بیخود نبود که پشت آن ماشین نوشته بود: حاصل عشق مترسک به کلاغ، مرگ یک مزرعه است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد