خط قرمز کجاست؟

ما خط قرمز ها را در مذاکرات رعایت خواهیم کرد! 

جمکران های اخیر رهبری

    در اخبار و پیامک ها و فضای مجازی سخنی از جناب آقای صدیقی منتشر شد که در اهواز گفته اند باید منتظر طوفان هایی باشیم و این را از رفتارهای رهبری می فهمیم. ایشان ظرف این 3 هفته سه بار به مشهد مقدس و 2 بار به مسجد نورانی جمکران مشرف شده اند.  

 

در توسلات رهبری به این دو مکان شریف شکی نیست. مشهد و حضرت رضا که واضح تر از خورشید است و جمکران هم در نقل قولهای اطرافیان به اثبات رسیده است.  اصولا این توسلات هستند که برای کوچک و بزرگ شرافت می آورند و تمام تاریخ شیعه پر است از این ارادت مندی ها. حتی داستان معروف میرزای شیرازی صاحب فتوای تنباکو نیز شاهدمثالی می باشد بر این افتخارات، به نحوی که آن بزرگوار همراه  با ملاعلی کنی وقتی در حرم زینب کبری زباله می یابند، با "عبای" خویش حرم را پاکیزه می سازند. 

اما این رغبت های تاریخی علما و زعمای امت چراغ راهی می شود برای آنان که می خواهند بر مدار فقاهت به شناخت تکالیف مبادرت کنند. قطعاً توسلات رهبری در این زمانه نیز بر مداومت مردم به حضور در مسجد نورانی جمکران افزوده است گرچه سر سلسله ی اصلی به دست آن محبوب و کشنده ی حقیقی است و این ها از نوکری و ارادت رهبران دوران غیبت به آن خورشید چیزی کم نمی کند.  

اما با شنیدن این سخن از جناب صدیقی و مساله ی توسل به صاحب مسجد جمکران، یاد دورانی افتادم که از اسم توسل در مسجد جمکران و ارادت به امام زمان روحی فداه، چماقی برای کوبیدن یک عاشق ساخته شد.  

آری برای لجن مال کردن دکتر احمدی نژاد و یاران او.   

 

تهمت هایی مثل حجتیه، امام زمانی، خرافی، اعتقاد به ظهور صغری و انکار ولایت فقیه و ..... . 

اگر توسل رهبری به مسجد جمکران ملاک است و نه عیب به رهبری می توان گرفت و نه به توسل جمکرانی، پس چرا دهان یاوه گویان برای کوبیدن هرکس که بخواهند باز است حتی اگر بهانه برایشان گرایش و توسل به جمکران باشد.  

بیاییم نگاهی به سایت عماریون بیاندازیم: 

این سایت در دوم خرداد 92 با حمله به مشایی و احمدی نژاد در بخشی از مطلب خود می نویسد؛ 

"اوج نمود انحرافات عقیدتی "اسفندیار" ناشی از ایمان او به ادّعاهای احمقانه ی "قدرت الله لطیفی نسب" (از اعضای تولیت مسجد جمکران) و پسرش "مرتضی" می باشد.  

نامبرده از بزرگان مرتبط انجمن حجتیه و مدعی ارتباط با امام زمان و دارای مأموریت از جانب امام زمان برای انجام برخی امور بوده و از طریق کاظم کیاپاشا، اسفندیار رحیم مشایی و چه بسا از طریق اسفندیار، احمدی نژاد به این ماموریت ها باور داشته و اکنون نیز دارند. 

 

سایت عماریون در ادامه راجع به مرحوم لطیفی نسب اضافه می کند: 

پس از 15 سالگی …به نزد سیّد “کریم پینه دوز”… بدون صحبت کردن 10 دقیقه به من خیره می نگریست …گفت … حضرت سفارش شما را به من نمودند. مرتّب نزد ما بیا . شبهای جمعه میرفتم …
( بعد از فوت کریم!) شیخ “محمّد کوفی شوشتری” ، از بزرگان مرتبط با امام عصر (عج) در عراق بود …بعد از سه روز روزه و بی افطاری : در حجره دیدم سیّد بزرگوار نورانی است که متوجّه شدم خود حضرتند.حضرت به من فرمودند شما چای برایم درست کن(!!!)…از این نان و خرما و کباب …به کسی ندهید(!!!)این مخصوص خود شماست… دیگر در مشهد نمان… به تهران برو و مدارس اسلامی باز کن … نماز جعفر طیّار بخوان که کبریت احمر است و اکسیر اعظم … 

  

آنانکه مرحوم سید کریم پینه دوز را می شناسند می دانند که جایگاه بلند آن عاشق مهدی چیست و تشرفات مداوم آن بزرگوار به خدمت مولا در چه حد مشهور است تا جاییکه به دستور امام موعود برای وی خانه ای نیز خریداری می شود.   

سایت مذکور و نویسنده اش در ادامه به توهین هایش ادامه می دهد و می گوید: 

"

در سال 1375 همین آقای مدّعی یعنی “قدرت الله لطیفی” (تولیت مسجد جمکران)با خودروی “کاظم کیاپاشا ” (که حالت جانشین او را داشته ) از جمکران تا منزل “اسفندیار” ( در منطقه ی فرمانیه ی تهران )آمد و بیش از دو ساعتی میهمان او بودتا به آنها بشارت هایی از آینده بدهد!!!

“کیاپاشا” مشاور رسمی” اسفندیار” در شهرداری تهران ومشاور رسمی اش در جایگاه رئیس سازمان ایرانگردی و جهانگردی ونیز مسئول امور ایثارگران این سازمان بوده است.
“اسفندیار”و همراهانش برای استقبال از “لطیفی”در ابتدای کوچه منتظر بوده و پس از پیاده شدن نامبرده به حالت سجده خم شد تا پای اورا ببوسد !!!
تا قبل از آن تاریخ دیدارها در دفتر “لطیفی” در جمکران بود و آمدن حضرتش!!! به منزل اسفندیار نشان از عنایت ویژه ی آقا! به “اسفندیار” و” احمدی نژاد” بوده است !!!
حدود نیم ساعت اوّل صحبت های” لطیفی” با گریه های شدید و حالتهای غشگونه ی “اسفندیار” و همسرش و برادرزاده اش “آرش کوشا” همراه بوده است!!!
“اسفندیار” به “لطیفی” توضیح داد که خودش مرغ های زنده را از رامسر آورده خودش ذبح کرده و همسرش آنها را پَر کنده و پخته است تا شام آماده بشود!!!

پس از فوت “قدرت الله لطیفی” ،” احمدی نژاد” و “مشایی” با تعطیل نمودن تمام کارهای خود در مراسم تشییع جنازه ی او در حسینیه ی بیت الرّقیّه در خیابان پنجم نیروی هوایی 29 مرداد 1386 شرکت کردندو سنگ تمام گذاشتند."

  

صرف نظر از اینکه این اتفاقات و برخوردارهای مرحوم لطیفی با احمدی نژاد و مشایی صحت داشته باشد یا نه که حداقل باید از خود آنان پرسید "آیا چنین اتفاقاتی در زندگیشان رخ داده است"؛ نفس مساله ی توسل به وجود مبارک امام عصر و رغبت به مسجد جمکران می باشد. 

اگر عقل سلیم به کار گرفته شود و اگر در مدرسه ی اهل بیت تربیت شده باشد، به راحتی می تواند دریابد که باب توجه و استغاثه به آن کهف انام و پناه گمگشتگان علی القاعده بسته نیست.  

سخنان جناب صدیقی در توسلات مکرر رهبری در مسجد مقدس جمکران نیز بر این غنا می افزاید و معلوم می کند این توسلات دلیلی برای کوبیدن متوسلین نیستند. توسل هم که بیهوده نیست، باید فایده ای داشته باشد و مثمر ثمر باشد وگرنه اگر فرض بر این باشد که از توسل چیزی عاید کسی نمی شود خب اصل آن توسل کاری عبث و ناعاقلانه خواهد بود.  

اما فراموش نمی توانیم بکنیم که در تهمت باران اصولگرایان و عمارپنداران و ولایت ولایت گویان، این چنین توهین ها و فحاشی ها موج میزد و هنوز هم میزند. آنطور که در بالا هم مشاهده کردید، اینها از توهین و تحقیر کسی مثل مرحوم سید کریم محمودی مشهور به پینه دوز هم ابا ندارند و همو که داستان مشهورش در تشرفات به خدمت امام عصر نقل همه ی عاشقان است از گزند زبان شیطانی این رندان بی نصیب نمانده است. چه برسد به فردی مثل مرحوم لطیفی نسب که در کمال گمنامی در این مملکت می زیست و تا بعد از رحلتش کسی جز خواص انگشت شمار، باخبر از فیض تشرف او نبودند. 

حتما شما از طهارت سخن حجة الاسلام هاشمی نژاد باخبر هستید و حداقل از تلویزیون آنرا دیده و شنیده اند که غالباً باید پای منبر وی بهره برده باشید.  

من که اسم خویش را محقق مهدویت نهاده ام، خودم اولین بار نام مرحوم لطیفی را از زبان ایشان در یکی از منبرهایش شنیدم.  

در خصوص اینکه در ایام غیبت خیلی ها مشرف به محضرش شده اند و در ایام ما هم بوده اند، ناگهان سخن آقای هاشمی نژاد به این سمت گردید که "یکی از آن افراد عبدصالح خدا مرحوم حاج آقای لطیفی بودند." 

خدا را شکر که اینترنت کارها را راحت کرده و سخنرانی آقای هاشمی نژاد براحتی در دسترس است. خود می توانید آنرا با صدای ایشان بشنوید و بدانید که دقیقا آنطور که به امر امام عصر حسن مثله ی جمکرانی سنگ بنای مسجد مقدس را نهاد، مرحوم لطیفی به امر و عنایت مولای غایب از نظر توسعه ی بنای مسجد را به عهده گرفت. 

آقای هاشمی نژآد فرمود خانواده ی لطیفی یاد می آورندزمانی به خانه آمدند و مشاهده کردند هیچ فرشی در منزل نیست. آن مرحوم  به منزل آمد و فرمود دیدیم پول کارگرهای بنّایی مسجدرا اگر ندهیم کار می خوابد فلذا تمام فرش ها را بردم بازار و فروختم تا پول کارگران را بدهم. 

جالب است که آقای هاشمی نژاد می گوید؛ عده ای گله می کنند چرا در زمان حیات وی این رازها بر ملا نشد؟ می گویم زیرا خود وی راضی نبود و امر هم بر این شناخته شدن دایر نشده بود. 

جالب است! در روزگاری که فقر معنویت آنقدر شدید است که در قزوین، اداره ی ارشاد اقدام به برگزاری کنگره و یادبود برای کاظم دیوانه می کند و جوان ها را به هدایت مشتی بی سواد نادان به امید سراب معنویت به سوی یک دیوانه سوق می دهد، کسی با نورانیت محوم لطیفی اگر قرار بود از نمد معنویت کلاهی برای خود بدوزد، کلاهدارترین دکان دار می توانست باشد! نه اینکه این حقایق جز برای خواص بر همه پوشیده باشد تا هنگامه ی رحلت وی برخی از آن آشکار شود.  

قصه ی تهمت و چشم ها را بر حقایق بستن، امر نوینی نیست. یادم هست یکی از افسران بازنشسته ولی هنوز مرتبط سپاه در تشکیل یکی از شوراهای شهرستانی جبهه ی پایداری می گفت بله آقا این ها (احمدی نژاد و مشایی و ...) ولایت فقیه را قبول ندارند چون معتقدند ظهور صغری رخ داده و باید عنقریب منتظر ظهور کبری بود!!!!! 

تهمت که کنتور نمی اندازد. هرچه می خواهد می گوید و آخرت را هم که کسی ندیده است!   

همیشه برایم سؤال بود چرا ما تاکنون نشنیده ایم که احمدی نژاد چنین حرفی زده باشد. بعد یعنی چه که ظهور صغری رخ داده؟ 

قطعا اگر از آن افسر بلندپایه و یا حتی سرداران عظیم المقام تر می پرسیدی ظهور صغری یعنی چه هیچ توانی برای پاسخ نداشتند.  

اما زمانی که کتاب ملاقات با امام زمان در مسجد جمکران را از کتابفروشی صحن حضرت معصومه خریدم (اگر میخواهید بگویید ضاله است خجالت نکشید بگویید اما چرا در حرم کریمه ی اهل بیت می فروشید؟) و اول بار تصویر مرحوم لطیفی را دیدم و مصاحبه ی او را در  آن خواندم ، فهمیدم داستان تهمت ظهور صغری از کجا آب می خورد و کینه جویان سرنخ را از کجا یافته اند. 

مرحوم لطیفی از قول اساتید ومربیان خویش به مساله ی ظهور صغری اشاره می کنند. 

در صفحه ی 89 کتاب مذکور می فرماید: مرحوم سید محمدحسین قاضی که عموی مرحوم علامه طباطبایی بودند و به بنده خیلی لطف داشتند مخصوصا از وقتی که مشغول ساخت و ساز شدیم گاهی ما را به منزل می بردند و مطالبی از خودشان و نیز عمویشان مرحوم آقاسیدعلی آقا قاضی نقل می کردند.  

این بزرگوار می فرمودند حضرت بقیة الله دوظهور دارند یکی "ظهور در آفاق" و دیگری "ظهور در انفس" که برگرفته از آیه ی شریفه است: سنریهم آیاتنا فی الآفاق و فی انفسهم حتی یتبیّن لهم انّه الحق" 

مقصود از ظهور در آفاق، همان ظهور بزرگ و کبرای امام عصر است که آن حضرت خود را برای همه مردم جهان آشکار می فرمایند و بساط ظلم و ستم را از جهان بر میچینند.  

و اما ظهور در انفس مقصود همان ظهور صغری و آشکار شدن نام مقدس حضرت بقیة الله و توجه مردم به آن وجود مقدس پیش از ظهور کبرای آن حضرت است. 

همچنان که شاهد هستیم چگونه صدها هزار نفر شبهای چهارشنبه، چندمیلیون نفر شب نیمه ی شعبان و حدود پانزده میلیون نفر در سال له این مسجد مشرف می شوند و این همان ظهور در انفس است. " (پایان سخن مرحوم لطیفی) 

 

آنها که از حضور احمدی نژاد و مشایی در مراسم مرحوم لطیفی پی به ارادت و ارتباط آنان با وی برده بودند، با دانستن این نظر مرحوم لطیفی که ماخوذ از نظرات عالمان برجسته بوده سعی به ظلم و تهمت نمودند که این افراد و مرتبطین معتقد به ظهور صغری هستندیعنی اینکه حضرت ظهور نیمه آشکار کرده اند و می شود خدمت ایشان رسید و اصلا فقاهت بی معناست همانطور که در ظهور کبری با وجود آشکار امام معصوم، بی فایده خواهد شد.  

میگویند فضیلت آن است که دشمن به آن شهادت دهد. 

در همین کتاب یکی از مخالفان سرسخت احمدی نژآد و مشایی هم به مساله ی ظهور صغری اشاره می کند و آن در صفحه ی 105 به نقل از سخنان آیة الله مکارم شیرازی در نیمه ی شعبان سال 1425 در مسجد مقدس است. 

ایشان می گوید: 

" ما نمی گوییم زمان ظهور کی هست. هیچ کس نمی تواند تعیین کند. ابداً ! ولی نشانه هایی می بینیم که امیدواریم نزدیک باشد.  

یکی از نمونه ها همین مسجد جمکران است.  

اوائل که به قم آمده بودم می گفتند مثلا روز جعمه برویم زیارت جمکران......  

گاهی چهار تا ده نفر دیگر هم آنجا بودند 

اما الان ملاحظه می کنید چه غوغایی است. 

....... 

هرجا نگاه می کنی مسجدی به نام حضرت، جمعیتی به نام حضرت، ظهور حضرت را همه جا می بینیمو حالت «ظهور صغری» را می بینیم که ان شاء الله مقدمه ظهور کبری است." (پایان سخن آیة الله مکارم شیرازی)  

فکرمیکنم همین قدر کافی باشد تا بر ما معلوم شود که چه کردند بر توسل به امام زمان، مسجد جمکران، مساله ی انتظار و مفهوم ظهور صغری 

و چه کردند بر حقانیت وصول به لقاء حضرت و دستور و هدایات خاصه و توجهات پدرانه ی آن امام مهربان و رفیق نیکو!!! 

فقط خدا کند این تهمت زنندگان راست گفته باشند و حق با اینان باشد! 

خدا کند آقای صفارهرندی که پس از واقعه ی خروجش از دولت گفت این افراد معتقدند می توان از حضرت مهدی دستور گرفت و ولایت فقیه بی معناست، راست گفته باشد 

خدا کند ارتباطی بین مرحوم لطیفی و آن مرد نبوده باشد 

خدا کند مرحوم لطیفی مدعی دروغین بوده باشد و و ربطی به امام عصر نداشته باشد 

خدا کند ارتباط و هدایت با وجود خورشید پشت ابر (عجل الله فرجه) امری محال باشد 

و خدا کند یا جناب صدیقی اشتباه کرده باشد و یا توسل و جمکران های اخیر رهبری امری خاص نبوده و عادی باشند..... 

که اگر نباشند، وای به حالمان! 

چون کشوری که دیگر در جهان منادی "اللهم عجل لولیک الفرج" نباشد، نیازی به مراحم خاصه ندارد و دفع بلا از آن دلیلی نخواهد داشت.

قربانی از ما بهتران

رفیق

حال ما با دود والکل جا نمی آید رفیق ، زندگی کردن به عاشق ها نمی آید رفیق ، 

 روحمان آبستن یک قرن تنها بودن است ، طفل حسرت نوش ما دنیا نمی آید رفیق ، 
 

دستهایت را خودت "ها"کن اگریخ کرده اند ، از لب معشوقه هامان "ها"نمی آید رفیق ،
 

 هضم دلتنگی برای موج آسان نیست چون، آب دریا بی سبب بالا نمی آید رفیق ، 
 

یا شبیه این جماعت باش یا تنها بمان ، هیچ کس سمت دل زیبا نمی آیدرفیق !!

اگر مذاکره نمی شد....

اعتراف صریح آمریکا: توافق نمی‌کردیم، تحریم‌ها تضعیف می‌شد!

بارها این جملات را شنیده‌اید که اگر مذاکره و توافق نمی‌کردیم، تحریم‌ها روز به روز افزایش می‌یافت و ا...قتصاد ایران نابود می‌شد و فرومی‌پاشید و احتمالاً باید تن به جنگ هم می‌دادیم!

مثل این سخن آیت‌الله هاشمی رفسنجانی که می‌گوید شرایط بدی بود؛ یا باید تسلیم می‌شدیم یا جنگ رخ می‌داد!

اما سایت رسمی وزارت خارجه ایالات متحده آمریکا در گزارشی درباره توافق ژنو خلاف این مسئله را مطرح می‌کند.

به عباراتی که در گزارش سایت رسمی وزارت خارجه آمریکا استفاده شده است، دقت کنید:

در این گزارش اعتراف و اذعان می‌شود که اگر این مذاکرات و توافق صورت نمی‌گرفت، "ائتلاف تحریم‌های بین‌المللی تضعیف می‌شد" و در عین حال "ایران می‌توانست هزاران سانتریفیوژ دیگر را به کار گیرد. سانتریفیوژهای نسل آینده را نصب و راه‌اندازی کند. سوخت راکتور آب سنگین اراک را فراهم آورد. انباشت ذخیره اورانیوم 20درصدی خود را افزایش دهد" اما "اکنون ایران بر اساس شرایط مندرج در این موافقتنامه نخست نمی‌تواند هیچ یک از این کارها را انجام دهد".

یک بار دیگر این جمله را با دقت بخوانید: "ائتلاف تحریم‌های بین‌المللی تضعیف می‌شد". این عین عبارتی است که در سایت رسمی وزارت خارجه آمریکا منتشر شده است.

متن کامل این گزارش را در اینجا بخوانید: http://iipdigital.usembassy.gov/st/persian/texttrans/2013/11/20131124287801.html#axzz2v5rZVveb

حالا خودتان قضاوت کنید:

وقتی آمریکایی‌ها که باعث و بانی تحریم‌ها هستند، رسماً و صراحتاً و علناً اعتراف می‌کنند که در صورت عدم مذاکره و توافق، ائتلاف تحریم‌های بین‌المللی تضعیف می‌شد و در عین حال ایران به پیشرفت‌های بیشتر در انرژی هسته‌ای دست می‌یافت، چرا دولتی‌ها و موافقان توافق ژنو اصرار دارند بگویند اگر توافق نمی‌کردیم، تحریم‌ها روز به روز بیشتر می‌شد اما الان که توافق صورت گرفته است، رژیم و ساختمان تحریم‌ها ترک برداشته است؟!