والعادیات

سوگند به نفسهای اسب مجاهدان

والعادیات

سوگند به نفسهای اسب مجاهدان

ساپورت ساپورتها!

۲۲بهمن است و من دلم برای انقلاب اسلامی تنگ شده!  

تنها حضور مردم است که این روز را به انقلاب شبیه ساخته است! 

چقدر سخت است که مظاهری برای انقلاب داشته باشیم و محتوایش برای واژگونی انقلاب کاربرد پیدا کند! 

قاعدتاً راهبری این انقلاب در 35سال پیش به گرده ی روحانیت بوده است!  

همانطور که امروز آزادی لجام گسیخته در طراحی همین قشر قرار می گیرد. 

جشنواره ی فیلم "فجر" را می گویم! جایی که به افتخار سالگرد انقلاب "اسلامی" به داوری عملکرد "فرهنگی" این انقلاب می پردازد.  

آری جشنواره ای که آرایش ها و رفتارهای فجر گونه اش دیگر اهمیتی ندارند و وجهی برای غیرتی شدن برنمی انگیزند.  

اما لاأقل قدری از لباس خانم باران کوثری احساس اندیشه و تأمل به خود راه دهیم. 

من سخنی با کسانی که قائل به آزادی مطلقند ندارم! من روی سخنم با طرفداران "انقلاب اسلامی" و آرمانهای "امام" و اخیراً هم مرجعیت و ولایت فقیه است. علی الخصوص با حوزه های علمیه و روحانیت! 

گشودگی روسری ها و آرایشهای فوق غلیظ و ماوراء تحریک کنندگی که دیگر عادی و بلکه لازم شده، حداقل تکانی به خودتان دهید و "ساپورت" نازک خانم باران کوثری را به اندازه ی نیم ساعت از تمام وقتی که برای کوبیدن مدافعان عدالت و منتقدین گردن کلفتی به خرج دادید، مورد تأمل و تأثر قرار دهید! 

خواستم تصاویرش را هم در جشنواره ی جام جم و هم در انجمن صنفی هنرمندان!!!! و هم در جشنواره ی فیلم فجر و نشست خبری فیلم "آرایش غلیظ" بر صفحه ی والعادیات بگذارم، اما از روی امیرالمؤمنین خجالت کشیدم که این نام از رشادت آن مرد مبارزه و جهاد به عاریت گرفته شده! 

باشد!!! عیبی ندارد! روحانیت باز هم به قبضه ی تمام وجهی قدرت دست یافته و شوربختانه نه تنها رییس جمهورش در تحت لوای پدرخوانده ی بزرگ به روحانی بودن خویش غره است بلکه هم متولی فرهنگ!!!! در آن و هم مشاوران ارشد علاوه بر سوابق امنیتی سترگ، از ماهیت حوزوی غلیظ برخوردارند! 

جالب است مدرسه ی حقانی قم که تاسیس شد تا طلاب مدرن را برای کادرهای مدیریت انقلاب اسلامی تربیت کند و محصولاتی همچون وزیر ارشاد  و علی فلاحیان و مصطفی پور محمدی به اسلام تقدیم کرده است، امروز باید دسترنج کار و طراحی خویش را در عرصه ی عمل به معیار سنجش بگذارد تا توفیق و شکست خود را بر اساس همین شواهد بیّن پذیرا باشد!  

من همواره از این تناقض در عجبم!  

روحانیت بیشتر مورد توجه امثال باران کوثری و لیلی رشیدی است و قیادت آن لباس برای این لباس بیشتر قابل پذیرش است! دانشگاهیان و معمولی پوشان برای ساپورت پوشان محلی از اعتبار ندارند اما قشر حوزوی برای متولیان فرهنگ برهنگی و بی غیرتی مقبولیتی تام و ارگانیک دارد! 

شاید نکته در همین کلمه ی آخر است!  

یعنی من ساپورت می پوشم، تو هم مرا ساپورت می کنی! یا ساپورت برای تو تا مرا ساپورت کنی!  

در حقیقت ساپورت پوشی باران کوثری در انظار عمومی که طلیعه ای برای عریانی عمومی در آینده خواهد بود، در سایه ی ساپورت از همان قشر معامله گر است!  

حمایت در مقابل حمایت!  

کاش مراجع معظم تقلید که فتوی برای تحریم دولت می دادند و یا همانها که پای مناظره ی تاریخی 88 فتوی به حرام بودن شنیدن آن صادر میکردند یا شب توقف سخنرانی سیدحسن خمینی برایش پای تلفن روایت مرسله می خواندند و همانها که از شهریه داددن 500هزار تومانی آیت الله جوان به طلاب خم به ابرو نمی آورند، این بار یک کلمه به هم لباسی های مکرم خویش بفرمایند، این ساپورت ها به آن ساپورت پوشی ها نمی ارزد!   

آخر خدا وعده داده که مفسدین در زمین را به عذاب خوار کننده ی خویش از میان بر دارد.

گستاخی مقامات آمریکایی را پاسخ بدهید


 رحیم‌پور ازغدی: ارتباط با جهان به معنای پذیرش ولایت آمریکا نیست
-----------------------------------------------------------------------
طی چند روز اخیر مقامات آمریکایی در مورد دادن سبد کالا به مردم، اعلام کردند که ما به ایران پول داده‌ایم و آنها توانستند ملت فقیر و گرسنه را سیر کنند.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به بی احترامی و گستاخی مقامات آمریکایی گفت: کسانی که به دنبال تعامل با دنیا هستند باید بی احترامی مقامات آمریکایی را پاسخ دهند.

حسن رحیم پور ازغدی بعداز ظهر شنبه در همایش انقلاب و جوانان اظهار کرد: کسانی که دچار توهم ارتباط با آمریکا هستند به دلیل جسارت و گستاخی مقامات این کشور باید از خواب خرگوشی بیدار شوند.

وی تصریح کرد: ارتباط با جهان به معنای پذیرش ولایت آنها نیست و باید عزت و کرامت نظام اسلامی حفظ شود و نباید مسئولان ما اجازه گستاخی به آمریکایی ها را بدهند.



وی ادامه داد: طی چند روز اخیر مقامات آمریکایی در مورد دادن سبد کالا به مردم، اعلام کردند که ما به ایران پول داده‌ایم و آنها توانستند ملت فقیر و گرسنه را سیر کنند.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص ویژگی های جامعه دینی تصریح کرد: جامعه دینی علمی است و ملاک اسلامی بودن یک جامعه به میزان علم و پیشرفت آن است؛ علم باید موجب رشد کرامت انسانی، عدالت و محو فقر در جامعه شود.

رحیم پور ازغدی با بیان اینکه جوانان باید در کنار حفظ استقلال فرهنگی و فکری به ارتباط علمی با سایر کشورها کمک کنند؛ تاکید کرد: جوانان باید پای آرمان‌های انقلاب ایستادگی کنند و اسیر اشتباهات و القائات بیرونی نباشند.

به گفته وی وظیفه یک جامعه دینی و انقلاب اسلامی بیرون کردن جهل از درون جامعه است.

منبع: خبرگزاری مهر

سوابق علمی با سوادها!!!!!

سوابق درخشان علمی آن دکتری که خیلی باسواد بود . . .

طرف بدون این که دکترا داشته باشه 4 دوره با عنوان دکتری از دانشگاه لندن در انتخابات مجلس شرکت کرده و نماینده مجلس شده . . .

بعد که قضیه ... شده ، رفته در یک دانشگاه تازه تاسیس غیرانتقاعی که سال تاسیسش به 1993 بر میگرده برای مدرک دکتری ثبت نام کرده و مدرک دکتری بهش اعطا شده . . . ....


اول میگفته از دانشگاه گلاسکو ( که سطح بالاست مثلا فکر کنید در حد دانشگاه تهران ) مدرکم گرفتم ، بعد معلوم شده دانشگاه گلاسکو معروفه نبوده ، بلکه کالدونین گلاسکو بوده ( مثلا یه چیز تو مایه های پیام نور واحد حسن آباد بوده ) . . .

بعد تازه ماجرای این دکتر با کیفیت ما به این جا ختم نشده . . .

رفتن پیگیری کردن گفتن خب بریم تز این جناب دکتر ببینیم چی هست اصلا . . .

هرچی تلاش کردن و گشتن به طرز عجیبی نسخه فیزیکی و آنلاین این تز در دانشگاه مذکور و سایتش یافت نشده و دانشگاهشون گفته فعلا فقط میتونیم چکیده تز در اختیارتون بزاریم . . .

بعد رفتن چکیده تز این جناب دکتر بررسی کردن ، دیدن متاسفانه در این چکیده (که دیگر حداقل باید چند خطی به قلم خودت باشد) متاسفانه از پدیده کپی پیست بدون ذکر منبع ! از کتاب یک بنده خدای دیگه ای استفاده شده . . . .

به قول انگلیسی ها در چکیده ، پدیده plagiarism یا سرقت علمی رخ داده . . .

ماجرا به اینجا ختم نشده و رفتن با دانشگاه صحبت کردن که آقا این جناب دکتر در اون سال هایی که در دانشگاه ثبت نام شده بوده ، کله گنده ی کشور بوده و عملا نمیتونسته که بیاد انگلیس سر کلاس ، مگه نه . . .

اون دانشگاهه هم گفته آره ! گفته ما فقط میتونیم حضور این جناب دکتر وقت ثبت نام ، دفاع و زمان مراسم فارغ التحصیلی تایید کنیم . . .

بعد تازه از این هم بگذریم که در توانایی تکلم به زبان انگلیسی از سوی این جناب دکتر که قاعدتا باید با زبان انگلیسی از تزش دفاع کرده باشد ، شبهات جدی وارد است . . .

بعد اونوقت با وجود یک چنین سوابق علمی درخشانی ، طرف اومده همه ی منتقدان و دلسوزان این کشور اعم از علما و استاتید و دانشگاه و حتی تحصیلکردگان دانشگاه های داخلی به مراتب معتبر تر از کالدونین گلاسکو * ... * را به بی سوادی متهم می کنه . . .

و به کنایه به سایر تحصلیکردگان کشور میگه :

" خیلی خوب است، همه دکتر شوند ! هرکس را می‌بینیم انگار دکترا دارد . . .

البته ما افتخار می‌کنیم که همه دارای مدرک دکتری باشند و تحقیق کرده باشند و مراحل علمی را طی کرده باشند اما آیا واقعا کیفیت لازم وجود دارد ؟ " . .