ما به دنبال شعار نیستیم و برخوردمان با دستورات راهبردی مقام ولایت از روی احساسات و یا فیگور های وقت و بی وقت سیاسی و اجتماعی نیست. ما باور داریم که رهبری حکیم داریم که بیان خطوط اصلی انقلاب از زبان وی نه تنها بعنوان مدار استنباط شریعت در زمان غیبت مورد اطاعت ماست بلکه تجربیات، مطالعات و دانسته های او از اوضاع کشور و روابط بین الملل و وضعیت رسانه ای جهان امروز و هرآنچه یک مدیر در قامت رهبری جهانی نیاز دارد از وی یک مرجع بی بدیل در شناخت مدیریت سیاسی و اجتماعی و رسانه ای در بعد جهانی ساخته است. در میان راهبردهای تبیین شده از جانب این رهبر فرزانه، استراتژی جذب حداکثری بر فراز تمامی فعالیتهای سیاسی، امنیتی و فرهنگی ما سایه انداخته است و البته باید جستجوی افزونتری انجام دهیم تا بدانیم این مطالبه رهبر انقلاب نیز چه میزان در میان مدعیان ولایت مداری مورد رعایت قرار گرفته است که البته به نظر نگارنده ،مانند بسیاری از خواسته های کلان و یا حتی خرد مقام ولایت از چشم مدیران جامعه اسلامی مغفول مانده و بازهم مانند همیشه امیدواریم به دست امت حزب الله جامه عمل بپوشد و در حدّ توان مردان عرصه ولایت مداری و جان نثاری اجرا گردد.
دیشب در مراسمی که طبق روال سالهای ممتد گذشته برای پاسداشت یاد و نام شهیدان گلگون کفن میهن اسلامی مان برگزار شده بود تحت عنوان شب خاطره آب و آتش شرکت کردم و یاد دوران حضورم در ایام نوجوانی و جوانی افتادم. نقد که بر تمامی انواع برنامه های دوستان حزب اللهی وارد است و البته آنها که کار دولتی نمیکنند و گردن خود را بواسطه احکام مدیریتی که در جیب دارند کلفت نمیبینند معمولاً از نقدهای برادران دلسوز و دردر کشیده خود استقبال می کنند که امیدوارم روزی فرصت کنم تا این نقدهای درون گروهی را به عرصه عمل برسانم و به سهم خود مفید باشم.
اما دیشب نکته ای در میانه مجلس نظرم را جلب نمود که در دم اس ام اس وار به دوستان اطلاع دادم که دارندگان شامه تیز سیاسی بعلاوه غیرت ولایی را به هوش وا داشت. نکته مزبور حضور دکتر درویش استاد علوم سیاسی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) در میان شرکت کنندگان حزب اللهی شب خاطره جمعه شب بود. وی که به همراه خانواده خود گویا در مراسم شرکت کرده بود متأسفانه از متهمان و بانیان اصلی اغتشاشات سال 88 در دانشگاه بین الملل بود که منجر به توهین به اساتید و مختل کردن امر امتحانات دانشگاه گردید و البته پس از دستگیری به همراه 4 تن دیگر از اساتید دانشگاه که عمدتاً از اعضای رسمی و سابقه دار سازمان مجاهدین انقلاب بودند که به قول شهید لاجوردی خطرشان از مجاهدین خلق به مراتب بیشتر است و عملاً عقل منفصل مسئولین نظام شده اند هم اکنون پرونده اش در دست قوه قضائیه است. دکتر درویش که ظاهراً در میان متهمان و دستگیر شدگان مذکور بیشترین رابطه را با دکتر فضلی داشته که نامبرده رئیس شاخه قزوین سازمان مجاهدین انقلاب و از اعضای اصلی ستاد مصطفی معین و میر حسین موسوی بوده است و علاوه بر فعالیت در اغتشاشات پس از انتخابات هنوز هم در دانشگاه محور بسیاری از تلاشها برای به نتیجه رساندن آرمانهای موسوی است و به اعتراف خود در ماجرای اسفناک عاشورای هشتاد و هشت نیز در تهران حضور داشته است.
حضور امثال دکتر درویش میتواند هم برای نیروهای حامی ولایت و آرمانهای حقیقی شهیدان و هم برای بدنه سینه چاک سران فتنه حاوی پیام باشد. پیامی برای بدنه دنباله رو اشرافیت دارد اینکه ؛ برخیزید و فرماندهان و ژنرالهای شبه جنبشتان را رؤیت بفرمایید که علاوه بر حضور در نماز جمعه، بر حضور خود در شبهای خاطره شهیدان هم اصرار دارند در حالیکه شما بعنوان پیاده نظام بی جیره و مواجب نتانیاهو و شیمون پرز همچنان بر مطرود بودن راه اسلام و مسیر تشیع و حتی عزاداری برای سالار و سرور شهیدان حضرت اباعبدالله (ع) پای فشاری میکنید. البته زیاد بر حضور این ژنرالهای ان شاء الله تائب در نماز جمعه شهر تاکید نمیکنم چون هم آنان هم شما در دوره بعد به بسیاری از ائمه جمعه ای که درین شهر خطبه می خوانند رأی خواهید داد و برایشان گریبان چاک خواهید نمود. اما پیامی که نه بعنوان افسر یا سرباز جنگ نرم، بلکه به عنوان ایستگاه صلواتی برای خدمتکاری و نوکری بسیجیان امام خامنه ای برای حزب الله دارم "هوشیاری" است. اگر میخواهیم سخن امام لشگر عشق را درین آوردگاه فرهنگی و سیاسی به اجرا در آوریم و در وادی جذب حداکثری گام بزنیم باید هوشیار باشیم و با کسانی امثال درویش که در جمعهای ما حاضر می شوند از نزدیک صحبت کنیم و مواضع روشنی از آنها طلب نماییم و مراقب باشیم اولاً خودمان با فقدان استراتژی در صحنه بیهوده دست و پا نزنیم که حضور هرکس با هر موضعی و هر اعتقادی برایمان مهم نباشد و فقط بخواهیم یاد شهدا و خاطرات جنگ را زنده نگه داریم بلکه هدف اساسی امام (ره) از ادامه جنگ و راهبرد نهایی تلاشها و خون دل خوردنهای رهبر عزیزمان را بشناسیم و سهم خود را در راستای نیل به آنان ادا کنیم ثانیاً مراقب باشیم اگر هر کسی با هرنوع زاویه ای با آرمانهای اساسی و لایتغیر ما میخواهد سودای نفوذ در سر بپرواند سودایش را در سرش نابود گردانیم و البته و صدالبته که ثالثاً اگر توبه حقیقی با توجه به قرائن و شواهد در کسی حلول نموده با آغوش باز از وی استقبال کنیم که دستور شرعی و راهبرد حکیمانه ولیّ فقیه مارا بدان امر نموده است. این توبه البته بر اساس دستور کلام خداوند؛ " الا الذین تابوا و اصلحوا و بینوا فاولئک اتوب علیهم و انا التواب الرحیم" هنگامی مقبول است که هم توبه باشد هم اصلاح و برگشت از مسیر گذشته و هم تبیین و آشکار کردن آنچه که در گذشته به غلط انجام شده و آنچه که اکنون در برنامه هست. چون اگر برنامه نداشته باشیم و هوشیار نباشیم نه تنها به شهدا مدیون می مانیم بلکه با هر قدم به شهیدان و امام شهیدان هم خیانت می ورزیم. البته خود این حقیر دیگر به حضور آفتاب پرست وار جواد حضرتی در این جمع ها عادت کرده ام و وجودش برایم آنقدر حقیر است که حتی حضور و غیبتش و اشعارش در ذم رئیس جمهور با انواع توهین ها و لایی کشیدنها در جاده سیاست برایم عادی و بی معنا شده است. امیدوارم دوستان بیشتری به او و امثال او نپیوندند و از سرگذشت او و بازیهای بی معنایش درس بگیرند. منظورم همانانی است که از اکنون به فکر حضور در ستاد انتخاباتی آقای نماینده اند که بعید است در قزوین هم حتی رأی قابل ملاحظه ای داشته باشد. شهدا به دنبال قدرت و طعم دنیا نبودند، این را فراموش نکنیم.